و اما شیزوفرنی ...
در واقع احساسم بعد از تماشای این نمایش مثل بیرون اومدن از نمایشهای درخشان دهه هفتاد در تاتر شهر بود.
سرخوشی و رضایت از دیدن و شنیدن حرف تازه، درست و به اندازه.
نمایش شیزوفرنی حسی به تو میدهد برای اینکه دوباره بروی و بخوانی و ببینی . جهان های بی پایان در افکار ما و شخصیتهای سرگردان کاریکاتوری لابلای تخیلاتمان .
طراح لباس کارشو خیلی درست انجام داده بود و شخصیتها جلوه حضورشان در خیالات بیمارگونه ذهنی را به تن کرده بودند. گروه موزیک درخشان . متن و بازی ها دوست داشتنی و خوش ریتم و طنازی بجا و به متناسب.. صدا و امکانات سالن در سطح این اثر نبوده و نیست که ماجرایی دیگر و گفتگویی جدا می طلبد.
در مقابل زحمتهای این گروه، ساعتها و روزهای متوالی تمرین و تلاش برای تولد این دلبــــر رِنــــــد که دیشب به ملاقاتش رفتیم، متواضعانه تعظیم میکنم.
چیزی شبیه به این رو از خیلی ها میشنیدم که: بعد از مدتها کارخوب دیدیم.