در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | امیررضا محمودزاده ثاقب درباره نمایش صد در صد مرده: متن نمایشنامه رگه‌هایی از پست‌مدرن بودن داشت؛ لایه‌لایه بودن و حضور مت
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:31:35
متن نمایشنامه رگه‌هایی از پست‌مدرن بودن داشت؛ لایه‌لایه بودن و حضور متافیکشن برای مثال. این نکات از حیث فرم آن را متنی قوی و از طرفی دشوار برای ... دیدن ادامه ›› به روی صحنه آوردن کرده بود، که البته تیم نمایش حاضر به خوبی آن را به اجرا درآوردند.

لحظات فراز و فرود داستان به خوبی روی صحنه آورده شده بودند.
دکور و طراحی صحنه بسیار مطلوب بود و به بهانه‌ی مینیمالیسم ناقص نبود.

طراحی نور نیز به خوبی انجام شده بود؛ صحنه‌های تاریک، صحنه‌های روشن، صحنه‌های دارای شمع و صحنه‌هایی که شخصیت‌ها به تنهایی زیر نورافکن بودند، به خوبی هنر طراح را نشان می‌دادند.

طراحی لباس و گریم بازیران نیز بسیار مناسب بود. حتی تغییرات گریم بازیگران طی نمایش نیز به وضوح به چشم می‌خورد؛ برای مثال زمانی که الیزابت در کسوت یک میزبان است یا زمانی که گریه می‌کند و ریمل روی گونه‌اش مالیده می‌شود. یا برای مثال زمانی که مایکل از خانه خارج می‌شود و برمی‌گردد و لباس و موهایش زیر باران خیس شده‌اند. این‌ها ظریف‌کاری‌هایی بود که توجه به آن‌ها واقعاً بر کیفیت کار می‌افزاید.

نکته‌ی قابل تقدیر دیگر، بازی بازیگران بود؛ اجرای شخصیت الیزابت نیاز به پیچیدگی‌های بیشتری داشت، چرا که الیزابت باید نقش الیزابت میزبان، بازیگری که الیزابت نقشش را بازی می‌کند و نیز الیزابت انتقام‌جو را بازی می‌کرد. همچنین این که الیزابت گاه قصد فریب مایکل را داشت، بر پیچیدگی‌های این شخصیت می‌افزود. بازیگر نقش الیزابت به موقع تظاهر به این می‌کند که یک زن بازیگر ناشی است و به موقعش هم مثل یک بازیگر، دقیقاً در نقش خود فرومی‌رود؛ این نوسانات که جزئی از کار است، به خوبی روی صحنه آمده بودند.
بازیگر نقش مایکل نیز به خوبی توانست سردرگمی یک شخصیت عرق‌خور و مست را نشان بدهد؛ کسی که تحت تأثیر القائات الیزابت دیگر نمی‌تواند به حافظه، قوه‌ی تعقل و اختیار خود نیز اعتماد کند.
در پایان کار، همچنان برایم مشخص نیست که آیا وقتی که الیزابت پیش از کشیده شدن ماشه توسط مایکل تظاهر به ترسیدن می‌کند، آیا واقعاً می‌ترسد یا نه؛ شاید این ترس نیز به نوعی برای تحریک او باشد به این که او ماشه را بکشد. به هر روی، پیچیدگی‌های نمایشنامه آنقدر روی هم لایه به لایه انباشته شده بودند که تحلیل آن به سادگی و با تأملی نه چندان عمیق قابل انجام نیست. به هر روی، این که بازیگران به خوبی می‌دانستند در کدام قسمت از نمایش چگونه باید نقش ایفا کنند تا حق هر لایه از نمایش به خوبی ادا شود، بسیار تماشایی و ستودنی بود.

با این حال، علی‌رغم آن که نمایش از حیث نقاط مذکور بسیار ستودنی بود، به این علت که تکیه‌ی متن نمایشنامه بیشتر بر فرم بود تا محتوا، امتیاز ۴ از ۵ به آن می‌دهم. اما واضحاً این به معنای نقص در اجرای تیم نمایش نیست، که بیشتر به علت ترجیح شخصی من در انتخاب نمایشنامه است. برای مثال نمایشنامه‌ی اتاق ورونیکا از آیرا لوین نیز به عنوان یک تریلر روانشناختی علی‌رغم پیچش‌های داستانی جالب و خوبی که داشت، برای من اثری نبود که میان محبوب‌ترین نمایشنامه‌هایم باشد؛ چرا که به دنبال پیامی عمیق‌تر در پس متن نمایشنامه بودم تا آنچه که اتاق ورونیکا پیشکش می‌کرد. با این حال، خواندن آن نمایشنامه خالی از لطف نبود.

نمره‌ی من: ۴ از ۵.

با تشکر فراوان از همه‌ی اعضای تیم نمایش صد درصد مرده.
مرسی بابت نگاه‌و‌تحلیلی که از نمایش داشنید
خیلی دوست داشتنی بود نگاه و نظری که نسبت به اجرا داشتید
امیدوارم من لایق این محبت شما باشم.
سر کیف اومدم و‌خیلی هم ذوق کردم از خوندنش
ممنونم ازتون
۱۸ بهمن ۱۴۰۲
فراز غلامی
مرسی بابت نگاه‌و‌تحلیلی که از نمایش داشنید خیلی دوست داشتنی بود نگاه و نظری که نسبت به اجرا داشتید امیدوارم من لایق این محبت شما باشم. سر کیف اومدم و‌خیلی هم ذوق کردم از خوندنش ممنونم ازتون
سپاسگزارم از شما و تیمتون به خاطر اجرای خوبتون.
۱۸ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید