در تعجبم از اونهایی ک میگن ، موضوع کلیشه ای بود
اگر تموم دریا ها جوهر شوند و تموم درخت ها قلم ، تا وقتی که نسل بشر روی زمینه ، صحبت کردن درباره ی خیانت و فقر و دو رویی و سواستفاده از دیگران ، باید انجام بشه ، بلکه حتی یک زندگی ، از تباهی به سوی سعادت کشیده بشه.
جزو تئاتر های بیاد موندنی زندگیم شد هم بخاطر موضوعش ، هم بخاطر ریتم بسیار درستش و هم بازیگرانش که واقعا یکدست بودن (بخصوص آذین نظری و مهوش شیخی ، به معنای واقعی درخشان بودن و نمیشد یه ثانیه هم چشم از اکت های فوق العاده اشون برداشت )
ممنونم که توی دنیایی که پر از کثافت و تبعیض شده ، هنوز هم از انسانیت حرف میزنید.
امیدوارم که این دنیا و آدمای بی رحمش ، هیچوقت روح پاک ما رو تبدیل به یه هیولا نکنن.