در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | کیارش درباره نمایش محیط زیست: احتمال اسپویل یک اجرای ضعیف و نمایشی بی سر و ته. ضعف اصلی این نمایش
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 03:29:51
احتمال اسپویل

یک اجرای ضعیف و نمایشی بی سر و ته. ضعف اصلی این نمایش در نمایشنامه است. پدر یک خانواده مرده و یکی از فرزندان می‌خواهد بداند پدرش چگونه مرده و در این بین با دروغ هایی مواجه می‌شود و در نهایت از پنهان‌کاری اعضای این خانواده و دروغ های آنها به هم مطلع می‌شویم. نمایشنامه خیلی سریع سر اصل موضوع می‌رود. بی هیچ مقدمه چینی در همان دقایق ابتدایی مساله طرح می‌شود و می‌فهمیم که یکی از فرزندان می‌خواهد بداند پدرش چگونه فوت شده. طبیعتا این مساله به بیننده هم منتقل می‌شود و برای او هم همین سوال پیش می‌آید. بیش از نیمی از زمان اجرا مساله این است که پدر چطور مرد؟ ناگهان در دقایق آخر مساله به طرز ناشیانه ای تعویض می‌شود به اینکه خانه را از دست داده اند و اصلا پدر هم سر همین موضوع سکته کرده و مرده و حالا باید چه کار کنند؟ کسی هم کاری ندارد که نادر با این همه قصه و داستانی که سرهم کرد آخر میخواست به کجا برسد؟ آیا بهتر نبود نادر که کل ماجرا را می‌داند زودتر خانواده را مطلع کند؟ همانطور که معلوم نیست خواهرشان تا کجا و تا کی می‌خواست ماجرای طلاقش را پنهان کند؟ در اصل می‌شود گفت که این خانواده بیخودی به هم دروغ می‌گویند و پنهان‌کاری می‌کنند و نقشه ای در سر ندارند. شاید به دلیل اینکه از هم فاصله گرفته اند و برای هم غریبه شده اند. اما این موضوع هم به درستی در نمایشنامه باز نمی‌شود و نه می‌فهمیم چرا و نه می‌فهمیم چگونه اعضای این خانواده از هم دور شده اند. داستان صرفا یک خانواده ی از هم پاشیده را نمایش می‌دهد و موضوع از هم پاشیدگی باز نمی‌شود. برای مثال در فیلم برادران لیلا عامل از هم پاشیدگی پدر خانواده معرفی می‌شود. اینجا عامل از هم پاشیدگی نادر، یکی از برادران است که نمایشنامه از روی این مساله هم عبور می‌کند. در کل به نظر می‌رسد نمایشنامه قصد خاصی ندارد و صرفا هدفش ایجاد فضایی کمیک است که مخاطبش را بخنداند. در خلق این فضا هم چندان موثر ... دیدن ادامه ›› واقع نمی‌شود. هرچند ممکن است شما را دقایقی بخنداند اما به دلیل سطحی بودن شوخی ها و طنزها به سرعت اثرش را از دست می‌دهد.

به مانند اکثر فیلم‌ها و سریال های این روزها، این نمایش نیز جنسش اینگونه است که عده ای نشسته اند یکجا و حرف می‌زنند! صحنه دینامیک خاصی ندارد. اثر حتی یک کلمه از طریق صحنه حرف نمی‌زند و این فقط بازیگران هستند که با کمترین اکت فقط دیالوگ می‌گویند. تنها عنصری که در میزانسن وجود دارد و نظر بیننده را جلب می‌کند لباس شمر است که بر تن یکی از بازیگران است. خیلی باید ریزبین باشید که شیشه ی شکسته ی پنجره هم نظر شما را به خودش جلب کند. در مجموع هیچ چیز دیدنی ای روی صحنه نیست و اگر چشمهای خود را ببندید هم نمایش انقدر دیالوگ دارد که به سادگی متوجه همه چیز میشوید و این اثر با اندکی تغییرات جزئی می‌تواند یک نمایش رادیویی هم باشد.