در من تیمارستانی وجود دارد
تیمارستانی با 26 تختخواب،و 26 دیوانه
زمانی که میپرسند «خوبی؟!»
من باید این تیمارستان 26 تختخوابی را آرام کنم
«اره خوبم،خیلی خوبم»
(همه چیز باید در نظم کامل باشد)
به نظر شخصیم ممکنه اشتباهم باشه ولی خُب..
در این نمایش آغاز همان پایان بود.
صدای کنترباس دعوتی بود به سمت نمایش،لباس های بر تن بازیگران
... دیدن ادامه ››
قبل دیالوگ بیانگر اینکه در تیمارستان بودن رو القاع میکرد،و همه اینها با نمایش درهم آمیخته شده بود،تنظیم نور صحنه بسیار معرکه بود و در لحظاتی که تنش وارد میشد نور قرمز رو به نمایش میگذاشت نکته جالبی بود.
تمام افراد نمایش شخصیت های متفاوتی داشتند یکی همچون فریاد دلسوز،یکی همچون پائیز تنها،همچون تانگو مجبور،همچون فرفری و آنا نقاب بر صورت گذاشته بودن،شخصیت ها تمام ذات های انسان رو داشتن هر کسی به نحوی،همانند یکی از خلقیات آدمی رفتار میکرد.
حرکات هماهنگ تمام عوامل کوبیدن پا به زمین رویداد جالبی در نمایش بود
مونولوگ شخصیت تانگو بسیار معرکه بود و به عقیده ام بهترین بخش نمایش بود.
فرم نمایشی شخصیت اسی مقابل تانگو در ابتدای نمایش فوقالعاده بود و اون حرکت های بدنش واقعا با شخصیتش در نمایش برابری میکرد.
و اون تنهایی شخصیت پائیز که با اینکه در مکان غریب بود بیشتر از همه احساس تنهایی میکرد و اون صدای جیغ هاش که تنهای و کلافکی ماندن در اون فضا رو به چشم مخاطب میکشید و میمیک صورت متفاوتش
پیشنها میکنم اگر دنبال تفاوت هستید در اجراها این نمایش رو حتما ببینید.
خودم به شخصه اجرای بینظیری رو دیدم،از تمامی بازیگران و عوامل و کارگردان تشکر میکنم برای ساختن این زمان برای مخاطب،از وقتی که صرف ساخت این نمایش جذاب کردین،واقعا نور و فضای صحنه و طراحی لباس و طراحی صحنه و سناریوی نمایش و موسیقی و بازیگران بسیار عالی بودن،بازیگران همه عالی بودن و مسلط به نقش و نمایش،واقعا ارزش دیدن دوباره رو داره ممنون از زحمات فراوان این گروه «تئاتر دجال»