یه عمر منتظر لحظه ای بودم که دوست داشته بشم.
میدونی من چرا عاشثانه می نویسم چون تا حالا توو زندگی واقعی با هیچ زنی حرف نزدم.
من بیشتر توو خونه ام چون توو خونخه برابری و آرامش دارم.
همیشه از خودم بابت خجالتی بودنم ناراحتم.
وقتی بارون میاد احساس میکنم باید با یه چیزی خدافظی کنم.
دکارت میگه از کجا معلوم همه چی خواب نباشه.