نمایشی خوب! شریف! مقبول! ساختارمند!
نمایشِ "زدگی" شایستگیهای بسیاری داشت و از دیدگاه نقد تحلیلی و فنی نیاز به واکاوی جزئیات فراوانی دارد که طرح آن در ستون نظرات تیوال جا ندارد و چون جاهای زیادی من را با خود همراه کرد و در هوای نمایش محو شدم حواسم را از دقت در جزئیات و نقد و تحلیل ربود! (🤦🏻😂) البته که این مسلماً نقطه قوت و موفقیت اثر را میرساند. به هر حال کار کردن نمایشهایی با این سیاق جرأتِ زیادی میخواهد که کارگردان، با قدرت از پس آن برآمده بود. آثار تجربهی زیاد، دقت و مطالعه دقیق و ممارست کارگردان، به خوبی در کار دیده میشد و معلوم میکرد که کارگردانِ کار از دستهی تئاتریهای بسیار باران دیده و از آن "استخوانخوردکردهها" است.
از منظر کارگردانی؛ ساختارمند و محکم، خلاق در حد امکان و با دقت. محاسبات و حساسیتهای کارگردان در پرداخت اغلب جزئیات به خوبی مشهود بود و یک نتیجه خیلی خوب را برای او در کارنامه این اثر رقم زد. هر چند معلوم بود بر حسب شرایط سخت و اوضاعی که تئاتر و تولید با آن دست به گریبان است و او را مانع از نزدیک شدن به ایدهآلهایش شده، اما کسب همین میزان از موفقیتِ کار هم برای او و گروهش جای تبریک دارد و همین فائق آمدن بر مشکلات و بیرون آوردن این ثمره از دل تمام ناموافقات، خودش بر امتیاز و هنرمندی اثر
... دیدن ادامه ››
میافزاید.
خدا قوت و دست مریزاد!
کاری بیادعا و نجیب و در نهایت یک نمایش با اصول که مخاطب انتظار دارد آن را روی صحنه ببیند! چیزی که این روزها در تئاتر ما گم شده و یا به سرقت رفته ولی گویا هنوز خوشبختانه فراموش نشده است!
بازیگران در واقعنمایی و بیرون کشیدن زوایای شخصیتی کاراکترها، در همراهی با کارگردان، خوب عمل کردهاند و این به ایجاد رئالیته مورد نظر و باورپذیری آنان افزوده است. خیلی جاها رگههای رئالیستی کار بقدری موفق مخاطب را با خود همسو میکند که کار از فضای نمایشی خارج کرده و در دل داستان قرار میدهد و این بواسطه ایفای نقش عالی بازیگران و هدایت و تحلیل درست کارگردان اثر است. اغلب بازیگران به واقع با جریان نمایش و قصه همراهی میکنند البته یکی دو جا و به شکل معدود، شاید ایفای نقشها از نقشه کار بیرون میزند و شمایل اغراق به خود میگیرد که به سمتی میرود که در تناسب با بافت اثر متجانس نباشد که البته این موارد طبیعیست و میتواند در هر اجرایی رخ بدهد. امتیاز کلی بازیگران در ارائه بازیهای رئالیستی و نزدیک کردن مخاطب به همذاتپنداری وادارند. در این میان ندا گلرنگی درخشان بود، لیلا میرزایی قدرتمند و مسلط ظاهر شد و پیمان دانشمند بازی دلنشین با ارائه پاساژهای حسی فوقالعادهای را به نمایش گذاشت.
آهنگساز نمایش، موسیقی را متناسب هوشمندانه پرداخته بود که با تعریف و هویتی مستقلی در متن کار جاری بود. دست مریزاد به آهنگساز خلاق، کاربلد و هنرمند کار.
طراحی صحنه، کاربردی، خلاق و تمیز.
خسته نباشید به همه گروه.
درباره نمایشنامه و کارگردانی و هنرمندی بازیگران خیلی مفصل تر نوشته بودم که متاسفانه همهاش بدلیل محدودیتهای نرمافزاری سایت تیوال حذف شد و به ثبت نرسید.