در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محمدرضا بخشی درباره نمایش اعتراف ها و دروغ ها: و برای حُسنِ خِتام امشب ، این نمایش... من تو زندگیم یک‌بار تو یک روز
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 22:25:25
و برای حُسنِ خِتام امشب ، این نمایش...
من تو زندگیم یک‌بار تو یک روز سه تا فیلم دیدم که دست بر قضا از هر سه تاش خوشم اومد دیگه از اون به بعد ... دیدن ادامه ›› تا به حال به همچین مهمی دست نیافته بودم همیشه اگه سه تا فیلم میدیدم یکیش لَنگ میزد...امشب واسه تئاتر این اتفاق افتاد...

یه هتریک جانانه و باید بگم این کار رو هم خیلی دوست داشتم و بعد از نمایش با دوتا از رفقای گل تیوالی(بهار مشفق و رضا جان)هم راجع بهش صحبت کردیم..

پ.ن : تنها مشکلی که وجود داشت و با Reza1991s عزیز هم راجع بهش حرف زدیم ، این بود که همه‌ی این چهار کاراکتر قربانی بودند و قطعا با توجه به نمایشنامه و شخصیت پردازیه هر کاراکتر چاره‌ای جز همذات پنداری باهاشون نداشتیم کاش حداقل یکی از این‌ها قربانی نبود و خودش عامل بود و ما داستان رو از وجه دیگری هم می‌دیدیم و اون‌موقع می‌تونست تعلیق زیبایی شکل بگیره و حداقل برای بخشیدن یا نبخشیدن یک کاراکتر این پا اون پا کنیم...
اسپویل


سعید کمی جای فکر کردن داره به نظرم.. چون با اینکه قربانی بود اما به قصد انتقام نقشه کشید و آدم کشت.
۰۹ دی ۱۴۰۲
مهرنوش نوری
من هم سعید رو نبخشیدم ولى نه به قصد مجازات اعدام.
من بخشیدمش ولی یکم عمدی بودن ماجراش و کشتن طرف به روش بریکینگ بد یکم آدمو دل چرکین میکرد و احساس میکردی ابعاد گنگ زیادی داره داستانش
۰۹ دی ۱۴۰۲
شهرزاد
من بخشیدمش ولی یکم عمدی بودن ماجراش و کشتن طرف به روش بریکینگ بد یکم آدمو دل چرکین میکرد و احساس میکردی ابعاد گنگ زیادی داره داستانش
اتفاقا اخیرا مجددا برکینگ بد رو دیدم و یاد همون افتادم، به همین دلیل هم فکر میکنم انتظارم از یک پزشک بیشتر از حتى یه مجرم دوست داشتنیه که رفته رفته تبدیل به جانى میشه.
۰۹ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید