در ایامی که نمایش ایران از لحاظ کیفی بیمار است، کاری فاخر چون «ورا نام تهمینه سهراب کرد» از افتخارات تئاتر و نمایش ایران است.
این روزها کمتر کاری است که متنش اندازه بازی ها باشد. در خیلی از نمایش ها بازی ها است که به متن جان می دهد اما این نمایش به قلم حسین خان تفنگدار آن قدر تمیز ،قوی ٫ روان ، شاعرانه و حماسی نگارش شده که بازی ها در خدمت کامل متن و کارگردانی فوق العاده ایشان است.به زعم بسیاری از کارشناسان زبان و ادب فارسی این سبک نگارش یادآور کارهای جناب بهرام بیضایی بزرگ است.
و اما بازیگران و توانمندی شان که رنگ بخشیده به این متن بی نظیر.
دانیال تفرشی در نقش رستم آن قدر توانمند بازی میکند ، آنقدر پر قدرت با حرکات و بدن و بیان گیرایش ایفای نقش میکند که گویا رستم برای دقایقی از شاهنامه بیرون آمده تا از ماجرای سهرابش برای ما بگوید و برگردد برود در لا به لای صفحات شاهنامه راحت بخوابد.
مهتاب باجلان بسیار گرم و لطیف ، با صدای مهربانش تهمینه را چنان یاد آور می شود که زجر زنان و تاوان عاشقی شان در طول تاریخ صحنه به صحنه در برابر چشمان ما میاید.
محسن میرهاشمی آنقدر سهراب و زجرش را با بازی روان و حرکات به جا و بیان شیرینش اجرا میکند که در لحظاتی اشک را سرازیر میکند از غم پسر کشی و
... دیدن ادامه ››
مهر بین پدر و پسر.
میترا شجاعی در نقش راوی و دژبان گردآفرید بسیار ماهرانه و با توانمندی اش ماجرای بین شخصیت ها را برای ما روایت میکند که انگار در سطر سطرش زندگی کرده است.
فرشته شمس با صدای آسمانی اش اشعار شاهنامه را چنان بی نظیر در طول نمایش به تصویر میکشد که اگر فردوسی خودش هم زنده بود چشمانش را می بست و بار دیگر با صدای او اشعار خودش را با جان دل گوش میداد.
در پایان بهتر است فرصت دیدن این نمایش را اصلا از دست ندهید، بی شک مانند این کار تا سال های سال دیگر ساخته نخواهد شد.