عرض خسته نباشید به تمامی عوامل محترم این کار. در سیل تعریفهایی که از این کار انجام شده، چندین نقد داشتم که تصمیم گرفتم بنویسم
نقد اول من به
... دیدن ادامه ››
سیگار کشیدن بازیگران در سالن و فضای بستهس. این کار بنظر من بیاحترامی به تماشاگر محسوب میشه.
نقد اصلی من به بیان آقای ساعی هستش. ایشون صدای بسیار خوب و رسایی در اجرا دارن اما بیان دیالوگها واقعا بد بود. آدم دقیقا یاد فیریاستایل هایی که ایشون تو رپ دارن میفته. و خب کاش بین رپ خوندن و دیالوگ تئاتر گفتن میشد تفاوتی قائل بشن.
خانم آیدا ماهیانی یک جا تپق زدن و این بسیار طبیعیه. اما اینکه بلافاصله بعد از تپق زدنشون از نقش اومدن بیرون و خندیدن کمی برای من بیننده عجیب بود.
از دلایل گیشهای بودن این تئاتر میشه به گریم نداشتن آقای ساعی اشاره کرد. اونجایی این اتفاق تو ذوق آدم میزنه که بیننده متوجه میشن که ایشون در داستان پدر یک دختر دانشجو هستن.
با توجه به وجود داستانهای موازی و ریتم تند دیالوگها، تمرکز زیادی از طرف بیننده لازم هستش تا خط داستانها رو گم نکنن. وجود پروژکتور و تصاویری که تقریبا هیچ کمکی به بهتر درک شدن داستان نمیکنه کمی غیرضروری و حتی مزاحمگونه بنظر میرسید(به این صورت که راجع به فرانسه صحبت میشد و روی پروژکتور نمای برج ایفل مشخص بود). ایده کمی خام هستش همچنان.
درود بر آقای محدث که بنظر من یک تنه تئاتر رو به دوش میکشیدن.
طراحی لباس بسیار خوب انجام شده.
استفاده از نور بسیار خوب انجام شده
نمایشنامه بسیار سطحی.
در آخر داستان قصهی روانشناس به زور به کل داستان مرتبط میشه.
صحنه ساده ولی تقریبا بلااستفاده. منطق وجود تخت در صحنه رو حقیقتا متوجه نشدم همچنان!
گنجوندن لحظهای که پشت آقای ساعی به بیننده هستش و لباسشون رو درمیارن هم از نظر من بیربط به گیشه نیست(نظر شخصی)
و یک نظر شخصی دیگهی من این بود که کاش آقای ساعی دومین آهنگ از آقای فرهاد که تقریبا کمی بیربط به اون قسمت از داستان بود رو بازخوانی نمیکردن.( البته که قطعا خیلیها لذت بردن و نظر شخصی خودم رو گفتم)
خسته نباشید به تمامی عوامل محترم کار. امیدوارم که از نقدهای من دلخور نشده باشید ♥️