نمایشی که فرم و محتوایی در یک راستا دارد ، محتوایی شعارزده و رواج دهنده امیدی واهی، آن هم در زمانه ای که که ناامیدی واقعی چاره سازتر از امیدی کاذب است!
اما همین محتوای واپسگرا دقیقا با فرمی عصر حجری نمایش داده میشود،تخت،یکنواخت و بدون هیچ خلاقیتی. وجه افتراق چنین نمایشی بر روی صحنه با یه پادکست ،کتاب صوتی یا در بهترین حالت یک نمایش رادیویی چیست ؟ ارزش افزوده چنین اجرایی برای حافظه بصری بیننده چیست ؟
آنقدر هیچ اتفاقی نمی افتد که حتی قدرت تمرکز روی محتوا رو هم از دست میدهید! مونولوگی که سه نفره اجرا میشود اما سی نفره هم اجرا میشد ، تاثیری در هیچ بخشی نمیگذاشت که حتی تک نفره اجرا کردنش ، پیوستگی ذهنی بهتری برای بیننده اجرا میکرد
پینوشت :سالن انتظامی در کنار یکی دو سالن دیگر همیشه پیشنهادهایی رادیکال در نمایش رو ارایه میدادن، آثاری که به واقع تجربه گرا بودن و به دنبال یافتن مسیری جدید در بیان بصری ، اما این روزا همه دارن از روی دست هم رج میزنن، گویا چاه خلاقیت خشکیده است