نمایش تفنگهای کارار مانند دیگر کارهای خوب اقای بهروز سرو علیشاهی، همچون نمایش "عبور"هوگو سالسدو ، بازیهای کشتار جمعی اوژن یونسکو، همگی تفکربرانگیز و قابل تعمق است... در نمایش عبور او شما را با دغدغه اصلی کشورهای فقیر و فاقد دموکراسی مواجه میسازد که همان مهاجرت و فرار از وطن است ، حتی اگر این عبور منجر به مرگ شما شود...
و در نمایش فلسفی بازیهای کشتار جمعی اوژن یونسکو، او ذهن شما را با اندیشه مرگ اندیشی و مرگ اگاهی به چالش میکشد...
درباره کار جدید او که نمایش تفنگهای کارار است باید بگویم "برتولت برشت" نویسنده این نمایشنامه به خوبی میداند عواملی که یک مبارزه علیه فاشیسم را میتواند به عقب براند چه چیزهایی هستند :
- خانم ترزا کارار که تفنگهایش را علیرغم از دست دادن همسرش در این مبارزه، در جایی مخفی کرده است... او مظهر احساسات عمیق مادرانه است و حاضر نیست به هیچ قیمتی بقیه اعضا خانواده را دست از بدهد...
- کشیش ومخالفت او در برابر انجام هر مبارزه خشونت باری ، که نماد عدم خشونت مسیحی درمقابل زور است...
- ترس از فقر بیشتر، گرسنگی، قحطی
... دیدن ادامه ››
و زنده ماندن به هر قیمتی.. که ریشه در ذات محافظه کارانه بشری ما دارد...
... ولی میبینیم نهایتا ترزا بامرگ پسر دیگرش تصمیم میگیرید تفنگهایی را که دفن کرده است بیرون بکشد و به جنگ مسلحانه با فاشیسم بپردازد...
برتولت برشت در این نمایشنامه به خوبی موانع اصلی در یک مبارزه همه گیر بر علیه فاشیسم زمان خود و دیگر زمان ها را ترسیم کرده است ...
او که سالها پیش در ایران برای روشنفکران قدیمی تر، مانند دیگر نویسندگان انقلابی همچون ایناتسیوسیلونه خالق "فونتامارا" و چزاره پاوزه شاعر انقلابی ایتالیایی و ماکسیم گورکی نویسنده چپ روس کاملا شناخته شده است به خوبی میداند چه چیز را گوشزد نماید...
در خاتمه باید از کارگردانی خوب بهروز سروعلیشاهی، بازیهای هنرمندانه گروه بازیگری و موسیقی عالی این نمایش تمجید کرد. خصوصا آنجا که نمایشگر در بخشی از اجرای عالی خود به کنار تماشاچی میآید، در کنار او مینشیند و با او در ادامه داستان همصدا میشود ...
این نمایش دوباره ثابت کرد که علیرغم امکانات کم و بضاعت صحنه، این انتخاب خوب و پرمحتوا است که حرف اول را میزند...