نخست باید بنویسم بازی قوی و درجه یک پدرام زمانی ضعف های متن را به طور کامل استتار کرد. این پسر فوق العاده هست. بیان و بدن را هنرمندانه درهم آمیخت.
دوم ، این نمایش سرشار از قاب های مختلف و زیبا بود ، انصافا جناب آگاه در قاب بندی کار واقعا تواناست ، اما نقد من به تعداد بسیار قاب ها میباشد به صورتیکه نمایش به خدمت قاب ها گرفته شده بود نه قاب ها به خدمت نمایش به جرات میتوانم بگویم واژه یک گالری هنری بر واژه نمایش سبقت گرفته است ، اما مجدد تاکید میکنم که کارگردان در طراحی این قاب ها بسیار توانمند عملکرده است
سوم ، تکثر تکرار ها ، این نمونه اجرا را در نمایش آل زا جناب آگاه دیده بودم اما توقع آن را در این نمایش نداشتم. من به شخصه تکثر تکرار را یک سبک نمایشی نمی دانم بلکه یک فرم نمایشی می دانم البته عرض کردم نظر شخصی است
چهارم، نمایشنامه آنتیگونه را نخواندم اما اگر این نمایشنامه با قلم جناب آگاه تلفیق شده بود که بسیار این اتفاق ضعیف رخ داده بود و اگر جداگانه متنی نوشته شده بود که بر اساس آنتیگونه بود باز هم ضعیف بود و دلیل من آنجایی است که در ابتدای نمایش کارگردان یا یکی از عوامل می آید و متنی را از رو میخواند و زحمت مخاطب را برای اندیشیدن کلا کم میکند! به قول دوست عزیزم کار زیر نویس شد رفت
پنجم ، اینکه در قسمتی از نمایش در دیالوگ ها پدرام زمانی بسیار اندک نقش بازیگر دختر را ایفا میکند و بعد کارگردان تصمیم میگیرد یکنفر را مانند عروسک خیمه شب بازی وارد کند و در نهایت کار به مثلا استفاده از دیوار چهارم میرسد روند جالبی برای نمایش نبود، در اینجا ضعف کارگردانی واقعا مشهود هست
نتیجه
... دیدن ادامه ››
: این نمایش براستی پتانسیل بالایی برای بسیار بهتر شدن داشت اما مانند غذایی که با بهترین مواد غذایی در حال پخت بوده به صورت نیم پز از روی اجاق برداشته شده
این نمایش هویت راستین یک نمایش را بروی دوش اجرای خوب نشان می دهد
این نمایش در قسمت بازیگر دختر که نامش در همه جا آمده و حضور ندارد و روندی پر هیاهو را طی میکند بنظرم به شعور مخاطب احترام نگذاشته است
و در آخر این نمایش ارزش دیدن را دارد حتما و حتما و حتما ببینید
ضمیمه : این نظر شخصی یک مخاطب است و هیچ ارزش قانونی ندارد