تلاشی ناموفق برای ادامه و تکرار پیش از کشتن...(نظر شخصی)
پارسال سه مرتبه پیش از کشتن را تماشا کردم و هر بار مسحورتر از قبل شدم، فریز مکبث فریز را با پتانسیل آرش دادگر که خیلی دوستش دارم و گروه کوانتوم و این بازیگران خوب میسنجم. کار امسال تکرار کار سال قبل بود با همان شیوه و حتی همان سبک متن و نمایشنامه و طراحی صحنه و...هرچند نمایش پیامها و شعارهای اجتماعی و سیاسی خوبی دارد اما اگر قرار بر تکرار خویش است باید قویتر باشد نه ضعیفتر، هرچند امسال عمار عاشوری و امین طباطبایی عزیز هم حضور نداشتند که بی تاثیر نیست...شاید هم نویسنده جدیدی نیاز است و خون و تفکر و سبکی جدید!
دو دیالوگ پایانی پیش از کشتن و فریز مکبث فریز رو هم که تقریبا یکسان بود خطاب به جباران تاریخ می گذارم:
پیش از کشتن:
تو
... دیدن ادامه ››
مگه خدایی؟
دیالوگ پایانی نمایش و جمله کاساندرا خطاب به آگاممنون و آگاممنون زمانه درباره سیاستهای نابودگرش و جنگ ده ساله اش( چه آشناست این داستان)
مکبث:
نوکر: نه. تو خدا نیستی. تو پادشاه کوچکی بودی که برای اجرای عدالت بزرگ، خود عدالت رو به مسلخ بردی.
آرش دادگر و کوانتوم عزیز دوستتان دارم❤️ و در روزگاری که تیاتر خوب کم است دیدنش پیشنهاد می شود و نمره ۴ میدهم.
پ.ن:
امان از عکاسانی که سه نفری روی سکو کنار ردیفهای پایین بودند با حرکات بدنی و فیزیک مزاحمشان، هرچند با شاتر سایلنت تلاش داشتند کمترین مزاحمت را داشته باشند.
امان از ورود دادن ده پانزده نفر آن هم با تاخیر ۶-۷ دقیقه ای پس از شروع نمایش. اگر قرار است با تاخیر ورود دهید ما حاضریم ده دقیقه هم صبوری کنیم ولی حواسمان پرت نشود آن هم برای ساکنین ردیف یک !! با فیلمبرداری و عکسبرداری بدون اجازه و حواس پرت کن و خنده های نابجا حین اجرا! به جو سالن و برگزاری و فرهنگ تماشاگران نمره ۲/۵ میدم.