من تاحالا به تَه نرسیدم ، اما با دیدن این نمایش به صورت کامل به انتهای لحظه ، همان جا که پا تا تَه میره رو گاز و زمان ثابت میشه ، مکان غیب و دوباره بازی شاید در سیاهی و شاید در رنگ دیگری آغاز شه … متن فوق العاده بود ، شیوه نگارش ، همه چیز درست بود و به جا .. طراحی صحنه مینیمال اما باز به جا ، لحظه ای بر عرش و لحظه ای بر فرش . بازی بازیگر در نیمه اول نمایش چنگی به دل نزد و کم کم داشتم ناراحت میشدم که مگه میشه !!
و از نیمه دوم تبدیل به اسماعیل گرجی شد ( البته کیوان ) … کیوان در لحظه بازی میکرد و این تفاوت بین بازیگر خوب است و بازیگر بد ، حتی اگر هرشب و هرشب دوباره بازی دوباره بازی بشه فکر نکنم چیزی از کیفیت آن کم بشه … ارتباط جالبی بین سیستم و تماشاگران بود .
خسته نباشید به تمامی گروه