از جَرح تا شَرح
.
_شرح یک:
اولین موجود زندهای که به محض ورود به حیاطمان با او مواجه میشوم، این کاجِ بلند، سبز و استوار است که برای چند ثانیه من را به سکوت و تعمق دعوت
... دیدن ادامه ››
میکند.
.
_جرح یک:
اما بیشتر از همه این کاج من را یاد فامیلی و فامیل میاندازد.
فامیلی و فامیل که هر دو به ما تحمیل میشوند.هر دو تلاش میکنند محصور و مغلوب و مجبورمان کنند درست مثل حصارهای دور این کاج.
اما در نهایت این کاج است که خودش را بالا کشیده، طوری که هیچ حصاری جلودارش نیست. {سکوت}
.
_شرح دو:
شبیه به این کاج شدهام. یکه، ایستا، استوار، مقاوم و سبزتر از همیشه و سایهای که برایشان مأمن میشود.
.
_جرح دو:
این روزها تکه پارههای بُزباشِ من روی صحنه است، متنی مثلهمثله شده که مالِ من هست و نیست. بُزباشی که از بُز درونم بیرون آمد و بَعهایی که تقدیر، تکثیر، تحریف و در نهایت تثبیت شد. شاید بعدا از کاج درونم نیز بنویسم.
.
_شرح سه: به قول آدورنو، هنر از جبر اجتماعی فراتر میرود و حوزهای است که نیازهای جامعه نمیتواند آن را تماما به محاصره خود دربیاورد...؛ و همین جمله برای ادامه دادن کافی است.
.
اگر جانت شود زین مجلس آگاه
بگویی همزمان بُزباش با ما
.
#یاسمن_اسمعیل_زادگان
#بُزباش