سعید برجعلی قدیمیترین فرد این گروه با منه، من و سعید ۱۵ سال پیش توی قم همکلاس بودیم توی هنرستان و باهم تئاتر میخوندیم و تئاتر کار میکردیم. اولین نمایشها و اتودهامون باهم بود. تا اینکه من دانشجو شدم و اومدم دانشگاه تهران و دیگه فرصت نشد همچنان بتونم به کارم توی قم ادامه بدم.
اما سعید همچنان ادامه داد به کارش و هم بازی میکرد و هم کارگردانی، ولی توی قم بیشتر فعالیت میکرد و باعث شد باهم دیگه کار نکنیم.
تا اینکه پارسال گفت دیگه فقط میخواد تهران بمونه و این رفت و آمد مداوم و چندسالهی قم به تهران رو نداشته باشه و این خیلی خیلی خبر خوبی بود برای من چون یه بازیگر خوب، یه رفیق خوب دیگه به انتخابهام اضافه شد و بعد از دو سه ماه که قرار شد “حرفهای” رو کار کنم تو نگارش متن که بودم بهش گفتم یه نقش دارم برات مینویسم.
سعید هم جز بازیگرایی هستش که نقشهای زیادی رو میشه بهش داد و اونم خیلی خوب از پسش بربیاد. اما من مایکل رو بهش دادم چون براش متفاوت بود و شبیهش رو تا حالا بازی نکرده بود. الان هم همونجوری که حدس میزدم مایکل دیدنی ای رو ساخته چون تنها کسیه که به معنای واقعی میشناسم بازیش رو و میدونم چه بازیگر خوب و باهوشیه.