برای منی که با نمایش های برادوی با تئاتر اشنا شدم، قطعا فیلم هاش و نه اجراهای از نزدیکش :)) همیشه هر چه رقص و اواز گروه کر و گریم های اگزجره بیشتر باشه خوشحال ترم و دیدن این کار خوشحالم کرد.
به نظرم در این نمایش کم دیالوگ ترها، جذاب تر بودن
تا حدودی منو یاد فهرست مردگان رضا ثروتی انداخت.
به بازیگران خسته نباشید میگم بعدش جداگونه به اهالی سیرک یه خسته نباشید دیگه هم میگم.
طراح گریم و طراح لباس هم قطعا ستارگان پشت صحنه این کار هستن، کارشون فوق العاده بود.
در مجموع ایده ای هست که سال هاست دارم، ای کاش به مانند مقالات علمی که در انتها رفرنس میدهند برای مطالبی که از مقالات دیگر استفاده کرده اند، در انتهای بروشور تئاتر هم این کار انجام بشه بهرحال هنر هم سراسر اقتباس هست،
و قطعا نویسنده و کارگردان این اثر اگر بزرگ شده ایران باشه پس قطعا در
... دیدن ادامه ››
کاراکترها و شرایطی که خلق می کنه چه در این اثر و چه در اثر ژپتو وام دار جایی هست،
ژپتو به مانند یک اخوند صحبت نمیکنه نمیگه الف لام میم
به مانند یک کشیش مسیحی صحبت می کنه، تک تک کلمات و لحنش شبیه به کتاب مقدس مسیحیان هست
کاراکترهای ژپتو شباهت زیادی به کاراکترهای جادوگر اوز دارن
در این کار هم همینطور ما کفترهای حرم امام رضا رو نمیبینیم
پرنده هایی میبینیم که به ظاهر کاردینال هستن که زیستگاهش فقط قاره امریکا هست،
المان ها ایرانی نیستند پس ۹۹٪ وام گرفته شده اند
اصلا پینوکیو که زاده تخیل نویسنده نیست، در سال های ۱۸۰۰ میلادی توسط کارلو کولودی خلق شده حداقل کاری که میشه کرد اسمی از ایشون اورده بشه، که بعدها بیگانه در خانه دیگری نداشته باشیم.