در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | Crimson: و اما عشق! آری، عشق در نزد فویرباخ همیشه و همه جا آن معجزنمایی است که
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:33:10
و اما عشق! آری، عشق در نزد فویرباخ همیشه و همه جا آن معجزنمایی است که باید انسان را از همه دشواری های زندگی عملی نجات بخشد و این مطلب در مورد جامعه ای گفته می شود که به طبقات دارای منافع کاملاً متضاد تقسیم شده است! بدین ترتیب از فلسفه وی آخرین بقایای جنبه انقلابی به باد می رود و تنها ترانه قدیمی می ماند که: یکدیگر را دوست بدارید، بدون اختلاف جنس و منصب یکدیگر را در آغوش گیرید، عیش آشتی همگانی را برپا سازید!

لودویگ فویرباخ و پایان فلسفه کلاسیک آلمانی
نویسنده: فردریش انگلس
مترجم: محمد پورهرمزان
Reza1991s و امیر مسعود این را خواندند
سپهر، فربد اهورابنده، امیرمسعود فدائی و ابرشیر این را دوست دارند
یاد دوستی در همین تیوال افتادم، دقیقا نظرش این بود که با عشق و محبت تمام مشکلات دنیا حل می‌شود.
خشونت و حتی اعتراض در برابر ظلمِ ظالم را هم تقبیح می‌کرد. معترضین کنونی را اغتشاش‌گر می‌خواند و عقیده‌اش این بود که حتی اگر به مسلخ می‌برندت باید با عشق و بدون اعتراض و خشونت با جلادان همکاری کنی.
۰۱ دی ۱۴۰۱
فربد اهورابنده
یاد دوستی در همین تیوال افتادم، دقیقا نظرش این بود که با عشق و محبت تمام مشکلات دنیا حل می‌شود. خشونت و حتی اعتراض در برابر ظلمِ ظالم را هم تقبیح می‌کرد. معترضین کنونی را اغتشاش‌گر می‌خواند ...
بله فربد جان، متاسفانه چنین نگاهی کماکان وجود داره و البته شکل های مختلفی به خودش می گیره. گاهی عشق و محبت و انسانیت، گاهی مذهب، گاهی ملیت و وطن دوستی و ...
مثلا یک نمونه ای که الان به ذهنم رسید، نظر داستایفسکی بزرگه، نویسنده ای که جزء سه نویسنده محبوب منه و به شدت بهش علاقه مندم. نشر برج حدود یک سال پیش به مناسبت دویستمین سالگرد تولدش چند کتاب جدید ازش منتشر کرد. یکی از این کتابها "تاملات و مجادلات" بود که مجموعه مقالاتیه در مورد هنر، ادبیات و جامعه. به خاطر علاقه شخصیم هم به نویسنده و هم به موضوع به سرعت رفتم سراغ کتاب. هم کتاب رو خوندم و هم با مترجم کتاب که از دوستان هست در موردش گپ زدیم.
داستایفسکی در جای جای کتاب میگه که تئوری هایی که در سالهای اخیر در زمینه جامعه شناسی و به خصوص شکل گیری طبقات متخاصم در اروپای غربی ... دیدن ادامه ›› مطرح شده برای ملت روس صدق نمی کنه. داستایفسکی معتقده که مردم در روسیه نوعی روح ملی رو در خودشون احساس می کنند که مانع از شکل گیری طبقات و در پی اون مانع از نزاع طبقاتی در روسیه میشه.
البته داستایفسکی احتمالا از روی محافظه کاری چنین عقیده ای نداره، چون ذهن و قلم به شدت منتقدی داره. من فکر می کنم در ارزیابی خودش از جامعه دچار خطا شده بود و دلبستگی شدیدی که به روسیه و روح ملت روس داشت مانع از این شد که بتونه تحلیل درستی از اقتصاد سیاسی کشور و شکل گیری طبقات داشته باشه. از طرفی هم لازمه بگم که داستایفسکی این مطالب رو حدود سال 1860 نوشته بود که هنوز چهل پنجاه سالی تا اوج گیری مبارزه طبقاتی در روسیه مونده.
به هر حال می دونیم که از این دست وحدت های ساختگی بر اساس عشق و انسانیت و ملیت و مذهب و ... علاوه بر این که چندان از تحلیل دقیق علمی برخوردار نیستند، در تحلیل نهایی به نفع طبقات حاکم کار می کنند. کما این که هم در تاریخ دیروز و هم در اخبار امروز می بینیم که طبقات حاکم سعی می کنند با ایجاد چنین وحدت های پوشالی و پوچ، شرایط موجود رو حفظ و از خیزش طبقات تحت ستم جلوگیری کنند.
۰۱ دی ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید