خواب میبینم از ارتفاع خیلی بلند پرت میشم پایین
استخونهام خرد میشه ولی میخندم
زنی که صورت نداره میگه چرا میخندی؟
میگم اگه خواب نبود گریه میکردم
دستاشو میاره جلو میگه
اگه استخونات نشکسته بود دستامو باز میکردی؟
نگاه میکنم،دستاشو بستن
پامیشم وامیسم دستاشو باز میکنم
میگم با من میرقصی؟
صدای تیزی میاد و گلوله از پیشونی زن رد میشه و
میخوره به آینه و میشکنه.
وسط
... دیدن ادامه ››
خیابون وایسادم
یه پسر مرده رو بغل کردم و گریه میکنم
بعد شروع میکنم دوییدن
خون پسر پیراهن سفیدمو سرخ کرده
مردم دارن شعار میدن و مامورا دارن کتک میزنن
داد میزنم یه دقیقه وایسین،ساکت باشین
این بچه خوابیده،خستهس
یه زنی میاد روبروم و میگه بچهت مرده،میگم خوابه
میگه مرده،گریه میکنه
میگه بیا خاکش کنیم
دم متروی شریعتی دفنش میکنیم
از گورش یه درخت درمیاد میره تا آسمون
زنه میگه بیا بریم بالا
میگم من میترسم از ارتفاع
میگه بیا بریم حواسم بهت هست،میگم بریم
صدای شلیک میاد و
یه دختر خونین میفته روی دستم.
پیراهن سفیدم خونی کنار تخت افتاده
خودم مُردم و روی دستای یه مرد پیرم،هزار تیکه شدم
یه زن که صورت نداره میاد من رو از مرد میگیره
شروع میکنه به لالایی خوندن
صدای شلیک میاد دوباره
زن لالایی خوندن رو ادامه میده
از صداش موجهای بلند میان و قایق مامورها رو میبرن
چشمام رو باز میکنم و میگم من از ازتفاع میترسم
من رو میبوسه و میگه ما دیگه از هیچی نمیترسیم
صدای شلیک میاد
گلوله تو موهای زن گیر میفته
میخندیم
از من و از زن خون می چکه،
می پرم از خواب
برای هر زنی که نترسیدن یادم داد
برای پسر سپید پوشم