یه داستانی شده میخوام بگم، که اولاش مسخره است
وسطاش باحاله
آخرشم..
2 دقیقه است کلا
آقا ما دیشب با گودو رفتیم استخر
گودو گودو
خود گودو
آره
... دیدن ادامه ››
حالا اینکه اصلا چی شد که من با گودو رفتم استخر بماند
اما اینکه چرا شما، همین تویی رو میگم که داری اینو میخونی الان
نمیری با گودو استخر رو پرسیدم ازش
گفتم چرا این کاربر فرهیخته تیوال نیاوردی استخر
گفت چون خیلی سوال می کنه
حالا
هیچی
رفتیم شنا و جکوزی و مسابقه کی بیشتر زیر آب میمونه
لب استخر گودو اینا، که کاشی های آبی و سرمه ای و سفید و فیروزه ای کوچولو کوچولو داشت، چشمم افتاد به یه قطره کهکشان که آروم و سر سبز و اینا بود، کنار کلی قطره های کوچیک و بزرگ دیگه
یهو دیدم یه انفجاری هسته ای در همون ابعاد و همون دود قارچ شکل اومد بالا، که البته اینا همش داخل قطره بود و به سطح قطره و بیرونش نمیرسید،
صدای جیغ و سوختن و تیکه تیکه شدن اینا در همون ابعاد میومد که خیلی قابل شنیدن نبود
من داشتم فک می کردم که چیکار می تونم بکنم برای این مردم که دارن ضجه میزنند و جزغاله میشن که
گفتم خب
این گودو عه دیگه
به گودو بگم خوبه دیگه
برگشتم دیدم گودو پشت سرش رو تکیه داده لب استخر
عینک شناش روچشمشه و داره موزیک گوش میده
یکم صدای آهنگ از هندزفریش میومد همون Take me to church معروف hozier
اومدم جمله بندی کنم که چی بگم بهش
دیدم اینجوری میشه
گودو جان، عزیزم، توی یکی از این میلیارد تا کهکشان قطره ای که لب استخرته
بمب اتم زدن ملت دارن تیکه پاره میشن
ولی خب احتمالا منو ارجاع میداد به یک قسمت بی ادبانه ای
و تو دلش میگفت شاید اگه یکی دیگه از تیوالی ها رو آورده بودم وسط آهنگ چرت و پرت نمی گفت
داشتم به قطره کهکشان در حال تبخیر نگاه میکردم که حالا سیاه و نارنجی شده بود و تو همین فکرا بودم که دیدم گودو وایساده لب استخر داره موهاشو خشک می کنه
گفت بریم چیپس پنیر ماءالشعیر بزنیم؟
گفتم بریم
پ. ن اول: حالا چرا این داستان رو تعریف کردم، چون به یکی از بچه ها گفتم چه خبر، چیکارا می کنی، گفت هیچی منتظریم گودو بیاد، خواستم بگم اگه شمام منتظرید گودو بیاد اون قضیه کنسله فعلا، نه که خدایی نکرده بگم گودو وجود نداره، نه هست، اما تو همون وضعیتی که گفتم.
پ. ن دوم: اینو که نوشتم یکی از بچه ها پرسید، داداش چی میزنی تو این اوضاع اینارو مینویسی؟ گفتم هیچی بابا اوکی ام، گفت این چیه پس؟ گفتم چی؟ گفت این، ایناها، کتامین، گفتم کتامین داروی بیهوشی اسبه، موقع زایمان اسب، چون از درد نمیره میزنن بهش، گفت پیش تو چیکار میکنه؟ نگاش کردم لبخند زدم :)
گوش بدین به آهنگ Take me to church از Hozier
https://www.tarafdari.com/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D8%B5%D9%88%D8%AA/391792/%D9%85%D8%AA%D9%86-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A2%D9%87%D9%86%DA%AF-hozier-take-me-church