نمایش قصه گو و جذابی بود. روند داستان و چالشی که ایجاد کرد تونست منو درگیر خودش کنه. تم "گفت و گوی دسته جمعی در خانواده به دنبال یک بحران
... دیدن ادامه ››
مثلا مرگ یک عضو" (شبیه به آگوست:اوسیج کانتی) برای من جذابیت داره چون شیفته ی دیالوگ نویسی پیچیده و میزانسن های چند نفری (مثلا میزانسن میز شام) هستم.
بازی خانم بهارمست منو به هیجان آورد! هیچ وقت از میمیک نمی افتادند ایشون! جزئیات بازیشون رو خیلی دوست داشتم: خرما خوردن از توی کارتن، پرت کردن هسته اش این ور و اون ور، اینکه نوچ شدن دستش عین خیالش نبود، درآوردن کفش و مالوندن کف پا.
الآن دیدم که آقای منتظری گرامی در جواب یکی از دوستان به اثر مشهور سوفوکل اشاره کرده اند و جالبه بگم که اتفاقا اواخر نمایش، دوست من که کنارم نشسته بود در گوشم گفت:"اودیپوس!" از همین تریبون باید بهش آفرین بگم!