در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نرگس سادات میرمحمدصادقی درباره نمایش فلورینا فلوسی: نرگس میرمحمدصادقی هستم بازیگر گروه تولید تئاتر مربع، نمایش فلورینا فلو
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 15:32:10
نرگس میرمحمدصادقی هستم بازیگر گروه تولید تئاتر مربع، نمایش فلورینا فلوسی را قبل از اجرای عموم دیدم؛ با این که خودم در این اثر حضور ندارم مطالعاتی داشتم در این راستا که میخواهم با شما در میام بگذارم.
مطالعات من در زمینه‌ی تطبیقی نمایش فلورینا فلوسی و شطرنج است.
در شطرنج به غیر از برد سفید یا سیاه اتفاقی می‌افتد به نام «پات» که به تساوی هر دو نفر گفته می‌شود. این در صورتی است که رخ می‌دهد که، هیچ مهره‌ای نتواند حرکتی در صفحه بازی انجام دهد و شاه در حالت کیش نباشد و در ضمن نتواند هیچ حرکتی انجام دهد.
هر دو بازیکن باید این تساوی را قبول کنند و این را متوجه بشوند که ادامه‌ی بازی به نفع هیچ یک نیست.
گاهی یکی از مهره‌ها ( در اینجا یک کارکتر) می‌تواند به دو مهره (نفر) حمله کند به به اصطلاح این حالت را چنگال می‌گویند که اسب مهره‌ی مشهور این عمل است (که شاید خیلی جدی گرفته نشود).
بیشتر از این بحث را باز نمیکنم چون ممکن است باعث لو رفتن قصه‌‌ی این ... دیدن ادامه ›› نمایش شود.
در آخر من واقعا از دیدن این اثر لذت بردم، جدای این که این یک اثر بسیار حرفه‌ای و کامل است، اثری است که شما را به فکر فرو میبرد و شما نمیتوانید از دیالوگ‌ها به سادگی عبور کنید و شما را مجبور به فکر کردن می‌کند. ژانر این اثر همانطور که در اطلاعات آن نوشته شده «معمایی، کمدی، گروتسک» است و من به شما این اطمینان را می‌دهم که در بعضی قسمت‌های آن شما را وادار به خندیدن می‌کند(بدون آنکه از ادب خارج شود و تبدیل به چیزی شود که ما متاسفانه امروزه آن را به عنوان کمدی می‌شناسیم)

وودی آلن را می توان اینیشتین دنیای هنر نامید کسی که برنامه های ساده در زندگی او مانند ساز زدن شبانه دریک شب هفته یا دیدن بازی بسکتبال را ترجیح می دهد به دیدن مراسم اسکار البته اگر همزمان شوند از طرفی در جایی آگاهی وعلاقه خود را به دستاوردهای علمی بشر از جمله مکاتب روانشناسی پنهان نمی کند و فعالیتهای او را اساتید در ردیف کمدی مدرن قرار داده اند.نویسنده این نقد به یاد دارد که در دهه ۷۰ و۸۰ به دنبال کتابهای چاپ قدیم در بازارسیاه کتاب بود اما اکنون به لطف فضای مجازی و پادکستهای علمی ناگهان پنجره ای باز شده است و قشری از جامعه تشنه ما را در حال سیراب کردن هست ،که اینجا وودی آلن با آن کار دارد و در زندگی واقعی خود هشدار دوری از توهم علم وغره شدن به آن را به ما گوش زد می کند ،پس در این نمایش توصیه می شود این قسمت بولد شود چون به موازات داستان ، نمایش بیماریهای دوشخصیتی ،وسواس و...بیش از اندازه و حواس پرت کن شده است،انتقاد داستان به قشر عام جامعه می تواند در ردیف دوم قرار گیرد ،اما چرا در رتبه دوم؟با توجه به آگاهی وودی آلن به فلسفه ما باید پیش برویم ،در نگاه هگل به ... دیدن ادامه ›› جامعه که به فلسفه دیالکتیک شهرت یافته ،قشر عوام نیز نقش خود را در تاریخ دارند ،ما حوادث را می سازیم نه تاریخ را ،این تاریخ هست که ما را پیش می برد ،سر بسته بگویم اگر ۱۰۰۰ سال قرون وسطی وجود نداشت واین سیر تاریخی نبود قوانین کشورهای مترقی به این گونه نبود،البته که باید آگاه سازی انجام شوداما قرار نیست کسانی که دستی بر آتش دستاوردهای بشر دارند از نا آگاهی عوام برنجند ،هر کسی در یک محله ،خانواده و شرایط خاصی رشد می کند.بر گردیم به نمایش ، هر دیالوگ اشاره به یک مکتب روانشناسی ،جامعه شناسی ،سیاسی و ... داشت ،به موازات داستان یک روانشناس می تواند بنشیند و مروری بر درسهای خود داشته باشد ،یک جامعه شناس ،فیلسوف و...هم همینطور ،این حجم از پیامها در دیالوگها پسندیده نیست چون نام وودی آلن پشت این نمایش قرار گرفته شایسته بود قسمت (قشر تحصیل کرده ، متوهم علم وحتی مجرم) همانگونه که وودی آلن با کمدی آنها را نقد میکند ،برجسته گردد،در قسمتهایی از نمایش این موضوع مشاهده شد .اگر نام وودی آلن مطرح نبود این نقد وارد نبود.از طرفی اصراری بر نمایش یک اثر عین نسخه اصلی آن نیست اما این انتظار می رود جهانبینی کلی خالق اثر ، بومی سازی ، شبیه سازی و در نهایت پیام خاصی به مخاطب رسانده شود.انتخاب موضوع در شرایط کنونی جامعه به جا بود ، اما از طرفی در نقطه مقابل توهم علم ،جای شک هست که این نمایش موجب گیج شدن و از دست دادن اعتماد به نفس جوانان نشود،چون فقط یک دور مطالعه آثار و دستاوردهای بشر بصورت روزنامه وار به عقیده نویسنده این سطور، حداقل ۴۰ سال زندگی را طلب می کند ،پس ضمن تشکر از دست اندرکاران جوان اما پیشتاز این اثر ،دعوت میکنم دست آنهایی که از قافله عقب مانده اند را بگیرند،فکری وتدبیری شود که جوانان نیز آهسته آهسته دست به قلم ببرند و اعتماد به نفس نوشتن را بدست آوردند ،به قول دوستان آهسته برو تا ما هم برسیم ،این جمله را بعنوان تعریف ضمن نقد نوشته شده از من بپذیرید،خرد یارتان.سعید حسن پور
۲۲ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید