در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | تانیا درباره نمایش باغ: «باغ»... فقط می‌تونم بگم بعد مدت‌ها تئاتری دیدم که همیشه تو ذهنم دوس د
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 16:24:23
تانیا (taniaaa)
درباره نمایش باغ i
«باغ»... فقط می‌تونم بگم بعد مدت‌ها تئاتری دیدم که همیشه تو ذهنم دوس داشتم ببینم، با همون سبک و سیاق و اجرا.
مشخصاً دوستش داشتم و از هرلحاظ برای من کامل و بی‌نقص بود.

خب، اعتراف می‌کنم که روم به دیوار من چخوفی نیستم. بعد از خوندن دو جلد کتاب «داستان‌های کوتاه از چخوف» با ترجمه‌ی دلنشین آقای استپانیان عزیز در خردسالی (?‍♀️) دور چخوف رو خط کشیدم تا «پزشک نازنین» که دوباره رفتم سراغ داستان‌های اصلی همون نمایشنامه و خب، فهمیدم که همچنان چخوفی نیستم!
می‌خوام بگم که اصل این نمایشنامه رو نخوندم و اجرایی هم ازش ندیدم؛ اما این نمایشنامه عااااااالی بود، پرکشش، خسته-نکننده، جذاب، دارای پیام، همه‌چی تموم.
مشخصاً چقد قشنگ و بدون هرگونه اضافه‌کاری و حاشیه‌روی و حتی لودگی ایرانیزه شده بود.
به‌موقع جدی بود، به‌موقع خنده می‌گرفت، به‌موقع شعار می‌داد و به‌موقع سکوت می‌کرد.

آقا/خانم من جداً منتظر یه ریتم کند آزاردهنده بودم؛ ... دیدن ادامه ›› اما نمایش حتی لحظه‌ای از ریتم نیفتاد.
سکوت؟! ۱۰-۱۵ ثانیه بین بعضی مکالمات یا وقتی تو حس می‌رفتن. دیگه نان-استاپ هم که نمی‌شد حرف زد!
ساعت ۹:۳۰ شاید من تازه به ساعتم نگاه کردم و آهی کشیدم. نه از خستگی، از اینکه یعنی قراره این نمایش تا ۱ ساعت دیگه تموم شه. کاش نشه، کاش نمی‌شد...

آی من ضعف کردم برای اون صفحه‌ی چرخانش! قشنگ جلو خودمو گرفتم دست نزنم از ذوق! چه دکور خوبی، چه تر و تمیز و دلنشین و مرتبط و کاربردی و قشنگ و... همین طور صفات خوب پشت هم.

طراحی لباس هم عالی بود. چه تعویضای قشنگی. چه دلنشین بود همه‌چی، حتی کفش‌ها!

نورپردازیش هم بی‌نقص بود از نظر من. اگر هم مشکلاتی داشت من اصلاً متوجه نشدم.
استفاده‌ش در صحنه‌ی آخر هم که خیلی خلاقانه و کاردرستانه بود.

موسیقی کافی بود، همچنان از نظر من. موسیقیایی نیستم خیلی، و سکوت موقع صحبت کردن و استفاده از موسیقی ایرانیزه شده در حین پارتی رو پسندیدم زیاد.

بازیگرا؟ از کدوم بگم. همه همه همه عالی عالی. اصاً نمی‌تونم چیزی جز این بگم.
(فقط اجازه بدید تو پرانتز ابراز تعجب کنم از دوستانی که درمورد «فقط» آب‌نبات خوردن برادر مادام نوشته بودن. بازی ایشون که کلاً حرف نداشت؛ اما درکنارش چقد به‌جا بود حضور اون آب‌نبات‌ها و حتی آواها و سکوت‌های حساب‌شده).

اصاً مگه من از یه نمایش چی می‌خوام که این نمایش نصیبم نکرده؟!
بزرگترین دستاوردشم اینه که دوباره می‌خوام برم سراغ چخوف، با انرژی مضاعف. بعله!

پ.ن: دوستان عزیز تیوالی، چقد خوش‌وقتم که با تک‌تک شما آشنا شدم. همه‌تون گل‌های گلید. با همه‌ی تفاوت‌هاتون و تفاوت‌هامون، از هم‌کلامی با تک‌تکتون لذت بردم و می‌برم. به قول آقای ابدی عزیز، ممنون که منو در جمع صمیمیتون پذیرفتید?
تشکر ویژه از سحر عزیزم که یه‌جورایی باعث و بانی این جمع دیشب شدن و چقدم که نازن واقعاً. حیف که منو تو باند مافیاییشون راه نمی‌دن ما هم یه نونی بخوریم از این تئاتر?

اسپسفیک برای آقای کیانی گرامی اگر اینجا رو نامحسوس می‌خونن: خودتون خیلی خیلی قابل‌تحمل‌تر (ببخشید، بهتر) از نوشته‌هاتون هستید! از این به‌بعد نقدها و نظراتتون رو حضوری ابلاغ بفرمایید جناب?
وای وای آب‌نبات خوردناش خدا بود و دقیقا خودم چون عشق آبنباتم (البته از صداهای اضافی درآوردن به دورم ?) دقیقا درکش می‌کردمممممم
۰۸ خرداد ۱۴۰۱
طاهره خیابانی مقدم
فقط می‌تونم بگم کاگردانی افتضاح بود، خیلی عجیبه کارگردان تئاتر باغ آلبالو (فیلمش موجوده) و بعضی از بازیگرها یکی بودن، ولی تغییرات فیلمنامه مضحک و بازی‌ها خارج از تصور بود. اگر می‌شد حتما دقیقه ...
خانم مقدم این کامنت پاک نمی شه ولی شما که حدود ٩ سال تیاتر بین هستین (فیلمنامه خیر نمایشنامه ) لطف کنید این کامنت جدا پست کنید تا بیشتر دیده بشه و بفرمایید تو این سالها کدوم نمایش خیلی مورد توجهتون بوده؟!
۱۳ خرداد ۱۴۰۱
سحر بهروزیان
خانم مقدم این کامنت پاک نمی شه ولی شما که حدود ٩ سال تیاتر بین هستین (فیلمنامه خیر نمایشنامه ) لطف کنید این کامنت جدا پست کنید تا بیشتر دیده بشه و بفرمایید تو این سالها کدوم نمایش خیلی مورد توجهتون ...
نه سال سابقه در تیوال و فقط یک نمایش در پروفایل ایشان دیده میشود با بدبینی همیشگی من فکر کنم بعد از اکانت های یکروزه باید به اکانتهای چندساله شبیه این هم با دید تردید نگریست
۱۴ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید