بزرگترین ویژگی این نمایش بومیسازی دکور و دیالوگها بود که مردم را به دهه شصت میبرد. مشکلاتی رو میگفت که شاید خیلی از ما تجربه کرده بودیم. اما اتفاقات خیلی پشت سر هم بود و شاید برای یک نمایش تئاتری جالب نبود. فاصله این اتفاقات خیلی کم بود و از میزان همزادپنداری مخاطب کم میکرد. با وجود آنکه تجربه جالبی از اشک و لبخند برای من بود، اما چندان لذت نبردم. در ضمن نمایش نقاط اشتراک خیلی کمرنگی با نام هملت داشت!
شاید این سبک اجرا برای من با انتطاری که از حضور در سالن نمایش داشتم متفاوت بود. احساس میکردم وارد جمع یک خانواده متزلزل و با سواد فرهنگی پایین شدم و حس تماشای تئاتر را نداشتم. البته از یک زاویه این میتواند ویژگی باشد و نشان از زنده بودن اجرا دارد. بازی همه را به جز نعمت و محترم رو دوست داشتم. نقش پدر هم اجرای ضعیفی داشت. صولت اجرای خوبی داشت، اما دیالوگهای جنوبی قابل فهم نبود.