با سلام
دور اول نمایش افلیا را متاسفانه نتونستم ببینم اما خوشحالم از اینکه این نمایش به دور دوم رسید و من راغب شدم که به تماشای این نمایش بنشینم ، داستان نمایش طوری بود که حس آشفتگی ، غم ، تشویش را به تماشاگر القا میکردو بازیگر
این نفرت حاصل از عشق را ، خنده های زورکی و رنج عشق همه را به خوبی ایفا کرد.
دیالوگی که خیلی دوستش داشتم
انسان چیست؟
( اگر تنها سود عمده عمرش خفتن و خوراک خوردن باشد؟ یک دَد وحشی،
... دیدن ادامه ››
نه بیش! )
*****
و دیالوگ دیگر ...
شک کن که ستاره ها آتشین هستند
شک کن که خورشید حرکت می کند
شک کن به حقیقت که شاید دروغگو باشد
اما هرگز به این که دوستت دارم شک نکن
*****
هملت عزیز من! خدا به شما یک چهره داده است، با این حال، این شمایید که از خودتان چهره دیگری می سازید!
********
و بخشی از این داستان که من باهاش گریستم لحظه مرگ افلیا بود و موسیقی که حس ترس و دلهره رو ایجاد میکرد، نور پردازی
و طراحی صحنه عالی بود.
در کل نمایش بی نظیر و عالی بود، لذت بردم ممنون از شما
??
خدا قوت و خسته نباشید به کارگردان توانمند کار آقای طیبی و بازیگر خوب خانم پناهی
با آرزوی موفقیت های بیشتر برای تک تک گروه خوب و پر تلاش میزانسن ???