در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | علی شفق درباره نمایش وُیتسک: . یادداشتی برای نمایش « وُیتسِک» ۱۴۰۰/۱۱/۸ پردیس تئاتر شهرزاد نم
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 07:01:58
.
یادداشتی برای نمایش « وُیتسِک»
۱۴۰۰/۱۱/۸ پردیس تئاتر شهرزاد

نمایش « ویتسِک» را به توصیه هنرمند گرامی آقای شاه‌کرمی، تماشا کردم و لذت تماشای تئاتر خوب را چشیدم.

۱- به خاطر استعداد و توان هنرآفرینی (آفرینش هنر از هر کسی برنمی‌آید) و جسارت به صحنه بردن این اثر خلاقانه و‌ ماندگار، باید به کارگردان محترم آقای محمدرضا آگاه و جوانان هنرمندی که با وی همکاری کردند، ... دیدن ادامه ›› تبریک گفت.

۲- اگر یکی از فایده های تئاتر ( آنگونه که در مقاله تئاتر چیست و به چه درد می خورد؟ ۱۳۹۸/۶/۸، teatriha.ir نوشته شده) این است که تماشاگر با‌ خرید بلیط، درواقع «فرصت ها و تجربه‌های خاص و منحصر به‌فرد» را می‌خرد، بیننده این نمایش و عرضه کننده آن، هر دو سود کرده اند. چرا که جوانان پدیدآورنده توانسته اند با کمترین نقص، تصویری از نابسامانی و واقعیت های تلخ اجتماعی را با محتوایی آزادانه و تخیلی بیان کنند و‌ از مرزهای پذیرفته شده در زندگی روزمره گذر کنند.

۳- نمایش از سبک و فضای سوررئال بهره برده است. عناصری مانند مسخره کردن فضای جدی موردنظر تماشاچی، استفاده از صداهای بلند، تنوع گفتار عامیانه و رسمی، مشخص نبودن خانه ویتسک یا محل دیدارها، بی‌منطق بودن بعضی حرکات، حرکت های پیاپی به درون و بیرون دایره کشیده شده روی زمین، نبودن دکور، لباس یکدست بازیگرانی که با جوراب ها متمایز می‌شوند، آواز رپ در کنار امشب شب مراد است و ترانه چری لیدی، برای این است که نمایش، تماشاچی را به نقطه و مسیر خاصی محدود نکند. بلکه به کمک روایت و حرکت، برداشت و دریافت از سوی خود مخاطب صورت گیرد.

۴-تماشاچی وقتی وارد سالن می شود، باید گیرنده‌های خود را روشن کند، همانطور که نویسنده، کارگردان، بازیگر و سایر عوامل فرستنده خود را روشن نموده اند. تنظیم این همرسانی در جریان نمایش رخ می‌دهد و‌ موفقیت نمایش نیز در این است.

۵- با توجه به تنوع حرکت‌ها و تاثیرگذاری در این فضا، کارگردان می تواند نور را به حرکت درآورد و بازیگر را دنبال کند.

۶- پس از گذشت تقریبا نیمی از نمایش به نظر می رسد ارتباط فضا با تماشاچی سست می شود. چرا که با حرکات پراکنده و صداهای بلند، حاشیه مدنظر کارگردان به اشتباه پر‌‌رنگ تر شده است. این کار سردرگمی و خستگی تماشاچی را به دنبال دارد.

۷- نویسنده در معرفی جایگاه و شخصیت ویتسک، دکتر، آندره و ماری به خوبی عمل می‌کند. اما در باره نجیب‌زاده و سروان اینطور نیست. حفظ خط اصلی نمایش و به اوج مطلوب رسیدن، نیازمند پردازش بیشتر دو نقش گفته شده است.