قهرمان فیلم خوبیه خوشم اومد اما چون مستند دو سر برد دو سر باخت رو قبلا دیده بودم همش در طول فیلم بین این دو تا رفت و برگشت داشتم.
فرهادی داستان
... دیدن ادامه ››
مستند رو کاملا برای خودش کرده اما تغییراتی که نسبت به مستند داده اینبار یقه خودش رو گرفته. تغییراتی که موضع محافظه کاری و یا حتی شائبه وابستگیش به دستگاه قدرت رو به چالش کشیده. دیگه اینطور نیست که طرح موضوع کنه و بره یه گوشه دستاشو بزار رو سینش، یه پایی تکیه بده به دیوار و عکس العملای مارو در برابر دروغهای سفید، خرده جنایتها، پنهانکاریها و قضاوت کردنا ببینه. اینبار خودش افتاده وسط معرکه و همه دارن قضاوتش میکنن از دروغ سفیدی که گفته و نگفته. از پنهانکاری و محافظه کاری هایی که کرده و نکرده. از اطلاع و سکوتش در برابر سازنده مستند تا اطلاع و سکوتش در برابر خوزستان.
قهرمان مستند خودش کیف رو پیدا میکنه ولی تو فیلم فرهادی معشوقه قهرمان کیف رو پیدا میکنه. معشوقه ای که ساخته شده تا بار درام و عاطفی قصه زیاد شه ولی نه فقط جواب نمیده بلکه تبدیل میشه به بزرگترین حفره فیلم. چرا یه دختر باید سکه هایی رو که پیدا کرده بده برای آزادی رحیم؟ این رابطه به این عمق چجوری شکل گرفته؟ با چه متر و معیاری؟ کجا به تصویر کشیده میشه؟ تو جلسات گفتار درمانی بوده؟ عاشق و همدرد سیاوش بوده و سیاوش کاتالیزور رابطه شده؟ رابطه قدیمی بوده؟ این سوال اساسی جواب داده نمیشه ولی معشوقه از اول تا آخر فیلم شخصیتی میشه که بزنگاه ها رو میسازه.
قهرمان مستند بخاطر مهریه میره زندان ولی قهرمان فیلم بخاطر عقوبت پول نزول کردن و شکایت باجناقش. بالطبع نمایش اینکه مهریه چی هست و بخاطرش آدم رو زندانی میکنند برای مخاطب خارجی حساسیت زاست. ولی نمایش عقوبت نزول خوشایند دستگاه قدرت.
روزی که قهرمان مستند کیف رو پیدا میکنه یک دختر رو اعدام میکنند و بخاطر همینم کسی به غیبت اون اهمیتی نمیده جایی که در مستند گفته میشه انقدر شلوغ بوده که خیابون رو نقل بارون کرده بودند. ولی تو فیلم اشاره میشه که یک زندانی بدلایلی خودکشی میکنه. پر واضحه که مساله اعدام اون هم یک دختر چه بازتابی خواهد داشت و این تغییر هم به نفع کیه؟
قهرمان مستند شماره موبایل خودش رو میده و اینجور برداشت میشه که راحت با موبایل به زندان میرفته و با اطلاع عوامل زندان بوده ولی تو فیلم طوری هست که عوامل زندان نمیدونن چجوری با موبایل پیامی به بیرون داده شده.
فیلم یه امیر جدیدی عالی داره و بازیگرای نقشهای فرعی خوب. سکانس سخنرانی سیاوش منقلب کنندست و در نهایت جایی که با مسئول زندان درگیر میشه تا عزت نفس پسرش خرد نشه و تبدیل میشه به یه قهرمان واقعی برای پسرش، این تصویر و فضا سازی ستودنیه.