خخخخخخخخ!
نه آن خخخخخخخخ
این خخخخخخخخ، لحظه خفه شدن است؛آنی که در خیال غرق شده ام....
نجاتم نداد بلکه غلیظ تر کرد و فرو رفتم...
من ته خیال را دیده ام
دری بود با نقش تو
باز کنم، نقشت محو می شود...
اکنون ته خیال رو به دری با نقش تو نشسته ام،
باز کنم می روی ، باز نکنم خفه می شوم...خخخخخخخخ!
۱ نفر
این را
امتیاز دادهاست