بی ربط
امروز یه دفتر پیدا کردم که توش جملاتی رو از جاهایی یادداشت کردم. اول اینکه خودم هیچی از این دفتر یادم نمیاد، ولی دستخط قطعا مال منه. دوم، مرجع خیلی از جمله ها رو یادداشت نکردم، که احتمالا نشون میده هنوز به دوره ی پایان نامه نویسی نرسیده بودم و به اهمیت ارجاع دادن پی نبرده بودم. سوم اینکه، یه چیزایی نوشتم که الان برای عجیبه و همش فکر میکنم آخه چیِ این جمله برام جالب بوده! و متوجه میشم خیلی تغییر کردم. و چهارم، هههههههی روزگار! لحظات فراموش شده ی زیستم رو زیستهام؟!
پ.ن: یکی از جمله ها-که همچنان برام جالبه- اینه: عاقبت یک روز آدم با کارهای نکردهاش تنها میماند.