گاهی بشدت خسته میشم/ نه از جبر و قدر و روزگار و سیاست و .... /از سرعت کُند آدمها !!!!که اسلوموشن ....راه میروند/ فکر میکنند(اگربکنند)/ تصمیم میگیرند (اگربگیرند) و مغزهاشان در قیفهای آزمایشگاه بوی ساندویچی حسین مرغی را گرفته -جالب که بر تیرگی روزگار همه را متهم میکنند - جز خویشتن خویش را !