سلام و خسته نباشید.
من نمایش رو دیشب دیدم. خسته نباشند. من فقط علاقمند به تئاتر هستم و هر هفته یک نمایش را می بینم. نه منتقد هستم و نه در این
... دیدن ادامه ››
خصوص تحصیلات دارم. در خصوص مشارکت باید بگم که آقای رضایی از مشارکت افرادی استفاده کرد که از قبل شناسایی شدن از اهل هنر بودند و خلاصه موضوع را جمع کنند. مشارکت کننده ها خودشان را معرفی نمی کردند. اما نفر اول از میان تماشاگران آمد و اجرا کرد، آقای رضایی او را به اسم کوچک صدا کرد. دو سه خانم هم همینطور. به ویژه خانم مسن که در پایان باز از او به عنوان هنرمند تشکر کرد. یک آقایی نظر داد و به وی پیشنهاد داد که اجرا کند گفت من بازیگر نیستم. اما باز در پایان از او به عنوان هنرمند با اسم تشکر کرد. کلا مشارکت من ندیدم. موضوع ازدواج دوم و صیغه و این قبیل موضوعات در سینما، تئاتر و به ویژه سریال های شبکه خانگی به شدت وجود دارد و کم کم دارد عادی می شود. همه از کنش و واکنش آن کم و بیش آگاهی داریم و نظرات همان چیزی است که از هر شهروند عادی زن و مرد انتظار می رود. در ضمن در این نمایش به نقش دنیا و تقصیر او در ارتباط موازی مرد با یک بیمار کمتر اشاره شده است. از دنیا چیزی نمی دانیم دوست قبلی زن است یا مرد؟ اگر دوست اجتماعی یا همکلاس سابق مرد بوده که فرنوش اشتباه کرده وی را در زندگی پذیرفته است. اگر دوست فرنوش بوده باز اشتباه کرده یک دختر ظاهرا مجرد را نیز در زندگی خود پس از تأهل وارد کرده. من لایه های های احساس هادی را به دنیا دیدم و دنیا نقش محوری در ایجاد راطه جدید هادی داشت. دنبااز نظر هادی تنها کسی بود که می توانست وضعیت رو سر و سامان بدهد و این نشان از نقش پر رنگ دنیا در زندگی مشترک هادی و فرنوش داشت. دنیا به نظر من درمانده بود و خود را مقصر می دانست و هیچ راه حلی برای مشکل نداشت و فقط قصد زمان خریدن و بهبود شرایط را داشتو او از باردار شدن همسر دوم نیز مطلع بود و اصرار بر باز شدن دست و پای وی داشت. پس وی خیلی از موضوعات زندگی هادی خبر داشت. اما هیچ وقت به چالش توسط فرنوش کشیده نشد. به هر حال خسته نباشند و موفق باشند.