بعد از اجرا خیلی ذهن و فکرم درگیر شد.... اگر کسی این رمان خوانده باشه و شناختی از جیمز جویس داشته باشه اون موقع ارزش زحمت این گروه و دراماتورژی کارگردان متوجه میشه. این اجرا سادگی ای بود که از دل یک پیچیدگی عمیق جویسی بیرون کشیده شده بود البته با درایت کامل . من حظ بردم از دیدی که نسبت به رمان داشتند و چه ظریف تمام حرفهایش را به طنز زیراکانه گفت و آنجا که دیگر تماشاگران به خندیدن مشغول بودند من مو به تنم سیخ شده بود... اجرا پختگی ای داشت غیر قابل توصیف. بازی ها، موسیقی، طراحی نور و حتی افرادی که به بازیگران همیاری می رساندند همه یکدست و با دلیل طراحی شده بودند. من که باید چند بار دیگه ببینم تا بتونم دریافتم و از اجرا کامل کنم. نکات ریزی داشت که خیلی باید دقیق تر شد... تشبیه من از اجرا چیزی شبیه مینیاتور بود هیچ قسمت شو نه می شد حذف کردو نه اضافه....
شدیدا پیشنهاد می کنم با اطلاعات در مورد رمان و جویس برید اجرا رو ببینید هرچند اجرا انقدر کامل و استلیزه شده که هر کسی از ذن خودش دریافتی داشته باشه.. حتی جمله ای که در انتها توسط بازیگر اصلی یا همون استیون نوشته میشه چقدر دقیق و حساب شده بود.... فکر می کنم به ددالوس ایکاروس اشاره داشت اما با تاویلی از نگاه کارگردان... انقدر ذوق داشتم حیفم اومد ننویسم.......