سکوت سفید، چرا دوست داشتنی است؟ به نظرم اولین چیزی که در مواجهه اول با نمایش توجه را جلب می کند آرامش و سکوت ویژه ای است که بر صحنه حکم فرماست. کارگردان با مهارت، تماشاگر را از همان ابتدا در فضای نمایش قرار میدهد و رفته رفته تماشاگر به این سکوت عادت میکند. گویی تماشاگران نیز همانند کاراکتر اصلی نمایش جان براون، از هیاهوی شهر و پیرامون خود به تنگ آمده اند و دنبال آرامش اند. بنابراین کاملا با آرامش و سکون و سکوت حاکم بر صحنه فوراً انس میگیرند و برایشان باور پذیر میشود. هوشمندی دیگر کارگردان، در نحوه و جنس بازی بازیگران است. وی به زیرکی تمام حشو و زواید بازی بازیگران را گرفته و بازیگران هیچکدام حرکت اضافه ای نمیکنند.! البته شاید در نگاه اول این استلیزه بازی کردن دست و پای بازیگر را برای بروز تواناییهایش میبندد اما به مرور متوجه میشویم اتفاقاً این نوع بازی در عین سختی با اتمسفر نمایش همآهنگ است و دقیقاً همان چیزی را ارائه میکنند که جان براون در جستجوی آن به آنجا پناه برده است. سکوت سفید یک تئاتر دیدنی به مفهوم واقعی کلمه است و در این روزها بدون ادا و اطوارهای روشنفکری و بدون استفاده از لحظات کمدی جلفِ رایج و یا بدون داشتن سلبریتی توانسته است به یک اجرای منسجم، شریف و آبرومند دست یابد. البته در رسیدن به این موفقیت، طراحی صحنه و نور عالی اثر و بازی خوب و به اندازهی همه بازیگران، طراحی خوب لباس و نیز انتخاب موسیقی هماهنگ با روح نمایش یاریگر کارگردان توانای اثر بوده است.