کنارت نشسته ام
ردیف سوم
تاتر مستقل
نور ،صحنه، اجرا
باهم می خندیم ،باصابر ابر می خندیم .
اما
بااینهمه صدای خنده ،صدای گریه ات زیر لبخندهایت
مرا به مرز جنون می برد.
از لبخندت خون جاریست .
آنسوتر کسی خیره و پردرد بالانچر پنج دوباره مرد .
سالن به رگبار بسته شده ،
من کنارت نشسته ام.
تقدیم به بچه های لانچر ۵