در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | حسین اینانلو: نمی دانم چرا بعضی از دوستان هنوز در فضای تئاتر ابزورد دهه 50 و 60 قرن
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:33:45
نمی دانم چرا بعضی از دوستان هنوز در فضای تئاتر ابزورد دهه 50 و 60 قرن بیستم گیر کردند . آخه عزیزان فضای ناشی از جنگ جهانی دوم و فاشیست ها چه ربطی می تونه به این برهه زمانی داشته باشه . شاید از ساموئل بکت نام ببرید ولی دلیل محکمی نیست باید به شرایط زمانی اون دوره که دنیای مدرن بعد از آن همه تلخ کامی از نظر نخبگان به پوچی رسیده بود توجه کرد . دوستان دانشجوی رشته تئاتر کمی به فضای زمانه خودمان هم توجه کنیم . اشتباه نشه رئالیست طرفدار لوکاچ نیستم اما هر سوژه ای از دل ابژه ای در اطرافمان استخراج می شود .
ابزوردیسم در مکاتب هنری نوعی عقب نشینی هنر حساب می شود در حالی که در شرایط زمانی دهه 50 و 60 این حرکت منتهی به نابودی هنر می شد. هنر پویا است هنر سراسر معنی است هنر قرار نیست بمیرد زیرا زمانه مرده است . اگر هنر هم با حذف معنی دست به خودکشی بزند آنگاه دنیایی که با عسل هنر هم به سختی قابل خوردن است بدون آن سطل زباله تاریخ برایش بهترین جاست . این استدلال پوچی که گفتید یعنی عقب نشینی محض هنرمند . در زمانه ای که همه ی معانی (منظورم قرن بیستم است ) سلاخی می شوند این خیانت است که ابزوردیسم مکتب هنری قلمداد شود . مثل اینکه حمله به چوپان گله را بهترین راه دفع حمله حمله گرگ ها قلمداد کنیم . ابزوردیسم نوعی استراتژی زمانه تباه برای فتح آخرین سنگر دفاعی جامعه یعنی هنر .
۰۹ آبان ۱۳۹۸
نکته ای که به شدت جالب توجه است اینکه اشاره به جمله لتس(به شخصه برایش احترام قائلم ) کردید که می گوید "کلماتی چنان بزرگ وجود دارند که آنچنان تهی اند که میتوان ملتها را در آن به اسارت نگه داشت" . و در اینجا تسلیم این امر شده اید بدون اینکه حتی به پوچی پناه ببرید . اینکه هنرمند اجازه حرف زدن نداشته باشد یعنی اینکه جامعه دچار پوسته بزرگ تو خالی ادعا شده است وگرنه کی به آرمانشهر رسیده ایم که انسان ها همه چیز دان شده اند اصولا مگر زیبایی کانتی دانستنس است شما عنصر زیبایی و والایی هنر را کشتید . این سخنان جنابعالی بوی مرگ هنر می دهد . هنر از نظر شما چیست و یا اینکه زیبایی چیست . اگر لذت کشف اثر هنری را نبریم از چه لذت ببریم . نه من بیسواد هستم و نه شما و نه مخاطبانی که فرم اثر هنری را کشف می کنند و از چگونه به چرای محتوا می رسند . اصولا این خود زنی نامتعارف ابزوردیسم چه پیامی دارد . خدا مرد ولی هنر را نمی گذاریم بمیرد .و البته در بخشی از صحبت شما در مورد اینکه هنرمند نماد هایی را در جایی جاسازی می کند . از کی تا به حال سوال ما چرا ؟ شده است سوال ما چگونه ای است از جنس فرم . نماد کجای کار است نماد و سیمبل از قرن 18 و 19 با اشتباه رومانتیسیسم وارد هنر شد که در انتها از نظر من ابزرودیسم را وارد هنر کرد . در آخر ما با هنرمند کار نداریم با پیام او کار داریم که از خدای هنر می آید با لحظه ی وحی هنر کار داریم . وحی هنر تازه است والاست ... دیدن ادامه ›› و زیباست . اگر روشنفکر مآب های جدید قصد دارند هنر را فرموله کرده یا با ریاضی ترکیب کنند و از ارزش آن کم کنند بهتر است به سراغ مقوله دیگری بروند زیرا اینجا محراب حس هنری همیشه نمازگذار دارد و خواهد داشت . و البته به من سوژه ای محض معرفی کنید بدون ارتباط با ابژه ای خاص . روی این آخری کمی فکر کنید . به شدت از این بحث لذت بردم و می برم . امیدوارم چنین بحث هایی ادامه داشته و از دانش یکدیگر استفاده کنیم .
۱۰ آبان ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید