50-50
اسم قابل تاملی برای تیاتر مرتضی اسماعیل کاشی است.
شاید در تمام اتفاقاتی که در اجرا بود چه صحنه و چه تیاتر تماشاگر همه چی 50-50 بود
از
... دیدن ادامه ››
سالن اجرا تا انتخاب بازیگر.
مرز بین پرفورمنس و کوروگرافی و تیاتر اپیک
به هرحال 50-50 مملو بود از ایده های اجرایی -استفاده بهینه از بازیگر- صحنه مینیمالی که پر بود از کنش جسمانی و تکنیک های دیگر.
تیاتری که آلوده لحن حماسی برشت بود و با حرکات پرفورمنس گونه اسماعیل کاشی آن را تلطیف کرده بود.رنج و مشقتی که در کنار حقیقی بودن ماجرا با تصویر سازی خوب ، دنیایی دیگر را پیش پای تماشاچی می گذاشت.
جدای تاخیر 20 دقیقه ایی کار که واقعا اذیت کننده بود ، دیدن سالن جمع و جور هیلاج هم جالب توجه بود و چه انتخاب مناسبی
استفاده از راهروی جانبی سالن برای بودن دو نفری که راوی بودن و یا زندانبان .
دو باکس شیشه ایی چه در کنار
و چه در میزانسن که استفاده چندگانه از آنها به جذابیت طراحی صحنه افزود بود،
آشویتس ذهنی×
اسماعیل کاشی آشویتس یا داخائو و یا ترزینشتات خود را ساخته با همان قساوت ژرمن ها
اتاق گاز،رد دستان بر روی دیوار ها، ناله های بی پایان،موهای جدا شده از سر ها و بی رحمی های بی پایان
همه و همه ی این ها در فضایی سورریال.
- از ان جاییکه کار،کاری آکادمیک بود و فاقد سوپر استار،چه سینمایی و یا تیاتر ، باید کار را در همین درجه بندی مورد قضاوت داد از جمله اجرای چند وقت پیش حسن معجونی و یا نصیر ملک جو، که البته با توجه به ایدئولوژی و فضا سازی 50-50 ،اسماعیل کاشی پا را فراتر گذاشته بود.
به هر صورت در مجموع 50-50 اجرای است که باید دید و باید دید.
سپاس از گروه اجرایی کار و آرزوی موفقیت روز افزون