وظیفه نگارش تاریخ و به امانت گذاشتن آن برای آیندگان وظیفه ای بسیار حساس و خطیر است
گاهی تاریخ نگار بنا به معذوریت ها و الزاماتی برش هایی از
... دیدن ادامه ››
تاریخ را حذف میکند و یا در طول سال ها حکومت ها برش هایی را بنا به صلاح دید خود حذف میکنند
در این میان وظیفه هنرمندان مخصوصا نمایش نامه نویسان متعهد این است که برش هایی که به هر دلیلی حذف شده اند را یافته و به رشته تحریر درآورده و برای اجرای آن تلاش کنند
ایوب آقاخانی در این میان به تاریخ و چهره های آن علاقمند است و سعی میکند آن ها را به درستی آنچنان که بوده اند به مخاطب بشناساند
در سه گانه اش راجع به چهره های جنگ ایران و عراق این کوشش را دیدیم
در این میان اما «رگ» تازه ترین کار آقاخانی که الان در سالن چهارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است بهترین و درخشان ترین کار اوست که به برهه ای از تاریخ میپردازد که تا به حال گفته نشده و جزو همان برش های حذف شده از حافظه ی عموم است
سنه 1320 و زمان جنگ جهانی دوم است. ایستگاه مرزی اَرَس، سه سرباز و یک سرجوخه از مرز محافظت میکنند. لشکر شوروی قصد حمله به مرز و ورود به ایران را دارد و این چهار تن شاهد تحرکات آن ها هستن. از مرکز جواب تلگراف ها را نمیدهند و وقتی هم جواب میدهند دستور کوتاه و گویای این است که بدون جنگ و مقاومت اجازه ورود به لشکر شوروی داده شود. اما سرجوخه تصمیم به سرپیچی از دستور و مقاومت با اندک مهمات و همین چهار سرباز میگیرد و البته هر چهار سرباز به میل خود میمانند و شجاعانه و قهرمانانه از خاک و میهن خود دفاع میکنند.
در میان جنگ و گلوله و خون رفت و برگشت هایی به خانه سه تن از این چهار تن را میبینیم و هرچه بیشتر از جنگ متنفر میشویم
از نقاط قوت کار، نمایش نامه و درام بسیار قوی آن است که تماشاچی را تا به آخر بدنبال خود میکشاند
طراحی صحنه کار فوق العاده خوب است و کاملا در خدمت اثر
گروه بازیگران بسیار خوب و یک دست هستند و خیلی خوب انتخاب شده اند
در آخر باز هم تاکید میکنم که «رگ» بهترین و برجسته ترین کار ایوب آقاخانی است و با دیدن آن احساس غرور به انسان دست میدهد، غروری برخاسته از حس میهن پرستی.