در اولین شب دور دوم اجرا کار را دیدم. صرف نظر از اینکه به دلایلی چند دقیقه ای از کار را از دست دادم، سیر روایی و منطقی داستان چندان برایم ملموس نبود. مثلا متوجه نشدم چرا نام خانم پاتریک کلایورت بود! یا آن قضیه معرفی خانم توسط کشیش نیم کور به تماشاچیان چه بود! یا چرا دزدها لباس سنتی تیم ملی هلند را پوشیده بودند!
نمایش پاتریک کلایورت مانند کار سال پیش همین گروه، خرس. دستمایه قوی طنز داشت. با این تفاوت که هم در نوشته، هم اجرا و کارگردانی پخته تر و دلچسب تر شده بود و ایرادات دفعه قبل را نداشت. بازی حامد شریفی که کماکان درخشان و کم نظیر بود. معتقدم او توان بالقوه فراوانی برای تبدیل شدن به یک کمدین محبوب را دارد. گرچه این روزها استفاده از شوخی های جنسی در نمایشنامه های طنز برای ارتباط برقرار کردن بیشتر با مخاطب و خنداندن او تبدیل به یک اپیدمی شده، ولی لااقل در پاتریک کلایورت این بازی های کلامی خوب و حساب شده از آب درآمده. مضافا که نمایشنامه کاملا صیقل خورده به نظر می آید و دیالوگ ها عمدتا در جای خود هستند و کمتر خبری از حرف و اکشن اضافی بود. از ایده کشیش کور یک روز در میان و آن قسمت بوی زن خیلی خوشم آمد و عالی از آب درآمده. بابت این باید به گروه نویسندگی و احسان ناجی تبریک گفت.