کاریه که ارزش دیدن داره. امیدوارم توی دو شب آینده که تمدید شده اجرا. فرصت کنین و برین ببینین.
و اما
از خوبی هاش بگم ، متن خوب با فراز و فرود
... دیدن ادامه ››
بهجا و به موقع ،
ایدهی کارگردانی خیلی جذاب ،
بازیهای اقایون عالی و خوب ،
طراحی صحنهی جالب و در راستای متن.
از نقاط ضعفش بگم :
در مورد متن :
قابل پیشبینی بودن اتفاقا از شروع نمایش به این دلیل که نقظهی شروع و پایان ( برگشت به شروع ) خوبی انتخاب نشدهبود. با تقریب خوبی آدم میتونست حدس بزنه اون شروع چه اتفاقایی رو در پی داره.
در مورد کاراکترها :
به نظر من کاراکتر آنا کلا اضافی بود. هیچ کنشی نداشت. اگه از متن و اجرا کلا برش داریم هیچ اتفاقی نمیفته. لازم نیست کاراکتری به اسم انا رو روی صحنه ببینیم. کافی بود توی حرفای مارگاریت و فئودور و مایکی ازش بشنویم . به تبع اون پدر آنا هم زیادی بود. چون تکرار این واقعیت بود که جنگ اصولا خانوادهها رو مختل میکنه. که خب توی زندگی مارگاریت و مایکلفسکی داریم میبینیمش و لازم نیست دوباره جای دیگه ببینیم.
کاراکتر مارگاریت ، وسط زمین و آسمون مونده. نه اونقدر کمرنگ بود مثل آنا که بشه حزفش کرد . نه اونقدر پررنگه که بشه گفت شخصیتی ساخته شده.
در مورد بازی ها : بازی انا خیلی بیروح و بیحس بود. بازی مارگارت هم به نظرم ، به خاطر معلقبودن اصل شخصیت، نچسب بود . انگار که به زور چسبوندهشده باشه به متن.. فئودور هم به نظر میاد تازهکار باشه و کمی تصنعی بود بعضیجاها که توی ذوق میزد.