دو زن در مواجهه با یکدیگر شروع به گفتگو درباره ی گذشته، آمال و آرزوها و روابط خود می کنند، در حالی که این برون ریزی بخشی از یک تراپی از پیش
... دیدن ادامه ››
تعیین شده است که توسط پزشک معالجشان طرح ریزی شده است. آنها در این گفتگو به نکات مشترکی با یکدیگر می رسند و دوستی بینشان شکل می گیرد. در این فاصله ما شاهد لحظاتی از گذشته ی این دو هستیم به همراه مردی که در زنگیشان پدیدار می شود. دیدیه ون کلارت با همین خط داستانی بسیار ساده و روان، نمایشنامه ایی را عرضه می کند که به مانند یک نسخه پزشک برای بیمارش تاثیر روان درمانی بر روی مخاطب نمایش می گذارد. کارگردانی ساده اما سرشار از جزئیات اصغر نوری به این دیدگاه بسیار کمک کرده است، و نیز طراحی صحنه. فضاسازی ساده و روان و تناسب اجرا با نمایشنامه و موضوع ریتم، ضرباهنگ درستی به اجرا می دهد و کلیت اجرا هماهنگ با نمایشنامه، داستان و موضوع آن لحن و آهنگ درستی پیدا می کند. نمایش عواطف و احساسات این دو زن را به زیبایی و خیلی انسانی روایت می کند، خبری از گفتگوهای عمیق و به ظاهر مهم نیست گویا در ایستگاه اتوبوس نشسته ایی و گفتگویی ساده اما تاثیر گذار با یک غربیه داشته ایی ( بخش هایی از کار من را یاد شخصیت فارست گامپ می انداخت). بازی های قابل قبول نمایش به دیدنی تر شدن نمایش جلوه ایی خاص بخشیده، احمد ساعتچیان در تقابل با هر یک از این دو شخصیت زن شیوه ایی خاص از برخورد را استفاده می کند، رابطه ایی شیرین با آنیس برقرا می کند، اما در مقابل با مور کمی جدی تر است و این تضاد گاهی با موقعیت طنز گره می خورد که از لحظات جذاب نمایش است. سهیلا صالحی بسیار دلنشین شخصیت آنیس را خلق کرده، و غزاله رشیدی بیتابی شخصیت مور در زندگی اش را بخوبی ارائه می دهد. ستاره شناس را بسیار دوست داشتم و به دوستانی که به روانشناسی علاقمند هستند پیشنهاد می کنم.