در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | آرمین اشبگ درباره نمایش هذلولی: بعد از مدتها به تماشای نمایشی نشستم که در بی ادعاترین حالت ممکن، از بس
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 02:10:07
بعد از مدتها به تماشای نمایشی نشستم که در بی ادعاترین حالت ممکن، از بسیاری گروه های پرمدعای تئاتر شهر، بیشتر به وجدم آورد. تقریبا از نمایشهایی که عمدتا مبتنی بر تصویر و فرم باشند تا دیالوگ، ناامید شده بودم و خسته از به هم بافی های جایزه بگیر جشنواره ها. اما هذلولی، تازه ام کرد. هذلولی در قد و اندازه های خودش عالی است. مخاطب را می خنداند اما نه خنده ای که از پس شوخی و کمدی مبتذل زیرشکمی باشد؛ یک خنده ی گروتسک عالی از پس صلواتهای نمایش به مخاطب دست می دهد که بعد از بیرون آمدن از سالن نمایش تا مغز استخوانش را می سوزاند. خلاصه و پراکنده می نویسم. مثلا باید از تکرار عدد سه تقدیر کرد. عنصر تکرار، مهمترین ابزار به خلسه بردن است. و انتخاب عدد سه به جای هرعدد دیگری هوشمندانه ترین انتخاب بود. نمایش فارغ از کلیت منسجمش، لحظه های نابی هم دارد که به وجدم آورد. مثل مونولوگ یک خطی فقط 5 دقیقه ی دیگر و شکسته شدن صندلی.
هذلولی، شروع غافلگیرکننده و جذابی دارد که در همان ابتدا مخاطبِ پرتوقع امروز تئاتر را خلع سلاح می کند. در ادامه از رؤیای شیرین تغییر می گوید اما با قساوتی واقع بینانه از رؤیای شیرین آزادی (نقض اصل پیشین)، دیکتاتوری ای تازه می آفریند (شروع یک اصل جدید). این پیام محوری، سرنوشت محتوم کشورهای ایدئولوگ زده و نخبه کش است. خواه ایران باشد، خواه کره ی شمالی و خواه آمریکای لاتین...
آنچه در سرتاسر اجرای یک ساعته ی نمایش هویدا بود و قند را دل یک مخاطب حرفه ای تئاتر آب می کرد؛ هماهنگی شگفت انگیز گروه اجرایی بود. و این هماهنگی به دست نمی آید مگر با معجزه ی تکرار و تمرین. همان گوهر از دست رفته ی تئاتر دانشجویی و غیر دانشجویی این روزها.
حمیدرضا مرادی و هستی جلالی این را خواندند
جهان و فاطمه این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید