غنیتمتی است دیدن نمایش یک گروه نمایش که مسئولیتی اجتماعی را حس کرده و در نمایش هدفی مشخص را دنبال کند ، سامان ارسطو و گروهش اینگونه اند ، در صحنه اول نمایش که از سالن انتظار شروع میشودما را به دیدن خودمان وا میدارد تا زشتی نابرابری جنسیتی را در باورهای خودمان را ببینیم و البته بی تفاوتی امان را هم نسبت به این نابرابری ، در صحنه دوم اما به زیبایی تمام چرخه خشونت و باز تولید آنرا به نمایش گذاشته است ، سامان ارسطو همانطور که یکی دیگر از مخاطبان نوشته است خشونت را خوب میشناسد ، و من میخواهم بگویم که چرخه خشونت و باز تولید آنرا نیز خوب میشناسد و انرا خوب تصویر کشیده است . چرخه ای که قربانی را به شکنجه گر تبدیل میکند . در بقیه نمایش سامان ارسطو جنسیت را هدف قرار داده و اساسا تعریف ما را جنسیت زیر سئوال میبرد و تماشاگر را وا میدارد که بیاندیشد که تلقی اش از جنسیت و روابط میان آنها چالش بر انگیز است
از سامان ارسطو که به این خوبی خشونت را میشناسد میخواهم که به این موضوع و به خصوص به چرخه تولید و باز تولید آن بیشتر بپردازد که به نظر من جامعه ما بس محتاج آنست
من نمایش را به همه کسانی که دوست دارند کاری متفاوت ببینند توصیه میکنم حتما این کار را ببینید