چندتا موضوع به نظرم تو این نمایشنامه بیشتر ژست گرفتن بود تا نقش داشتن و سهیم بودن در راستای فهم بیشتر داستان یا حداقل جذاب کردنه اون
استفاده از جملات انگلیسی و فرانسوی. وقتی فارسی میشه همون ها رو ادا کرد و مخاطب متوجه بشه، چرا به زبان دیگه؟ خیلی ها متوجه نمی شدن و این جملات نامفهوم مانع از درک بهتر نمایش می شد. و اینکه بیشتر ژست باکلاسی و فرهیختگی و فضل فروشی داشت تا اجرای مناسب. میشه ساده حرف زد و مخاطب هم لذت ببره.
موسیقی و آواز خوانی. موسیقی وقتی کارسازه که جایی که کلمات توان انتقا معنایی رو ندارند وارد عمل بشه. یا حداقل تکمیل کننده اون باشه. آواز به زبان فرانسوی برای من مخاطب چه چیزی به ارمغان میاره؟ خیلی ها سر شوق اومدن، چون موسیقی داشت...وای چه زیبا و چه ملودی! ملودی که بیشتر شبیه سلطان قلب ها بود!!! گنجوندن آواز به هر زوری که شده، نتیجه عکس داره. آاواز " ما کولی هستیم، ما کولی هستین" هم جالب بود. خب ببخشید اگه شما نمی گفتید ما فکر می کردیم شما از درباریان هستید یا آدم های فضایی داستان های علمی تخیلی!!!نمایش به نظرم بدون موسیقی خیلی بهتر بود.
طراحی صحنه در حد انتظارات نبود. چهار تیکه حریر آویزان با سه تا صندلی واقعا برازنده این تئاتر نبود. می تونست بهتر عمل بشه.
لباس آقای
... دیدن ادامه ››
کلاستر عزیز هم بیشتر به اطلاعاتی خودمون می خورد تا دربار انگلیس!!!
نکته مثبت، بازی اقای مهدی سلطانی بود.
مکث حین اجرا برای ادای مونوگ ها یا بیان شخصی بازیگران بسیار به جا و حساب شده بود.