"تو"
برایم از همگان تا ابد فراتر: تو
به چشم من تو نشستی فقط وَ دیگر تو
نگویمت که پری یا فرشته یا حور ی
که از فرشته و حور و پری فراتر: تو
پس از تو عشق مکرر نمی شود دیگر
چنانکه قبلِ تو، ای اولین و آخر تو
قلمرو تو خیال است و خواب و بیداری
به
... دیدن ادامه ››
هر کجا که سفر می کنم سراسر تو
درون آینه غیر از تو را نمی بینم
چو پیش آینه می ایستم، برابر: تو
من انتظار کسی را نمی برم با تو
تو را چه می شود ای آرزوی آخر: تو
بر آستان زمستان نشسته ای تنها
هزار مرتبه پاییزتر از آذر: تو...
#قنبرعلی_رودگر