بطور قطع شما در 2 ساعت و نیم زمان، کارهای مهمتری برای انجام دادن دارید تا اینکه به دیدن این نمایش بپردازید!
صد البته که باید از نمایش حمایت کرد. نمایش به حد کافی در سال های گذشته به محاق رفته، اما این هم بدین معنی نیست که از هر اثری با "به به" و "چه چه" یاد کنیم. بخصوص آنکه کارگردان اثر کسی است که روی اسمش حساب باز کرده بودیم اما این نمایش همه آن حساب ها را به باد فراموشی سپرد. پس از اجرا مرتب چهره مهدی کوشکی را در ذهن مرور می کردم که آیا واقعا خود او بود اول نمایش برایمان صحبت کرد؟ یا کسی خواسته صدا و چهره اش را تقلید کند و او را اینطور زمین بزند! جناب مهدی خان کوشکی عزیز، این اثر در حد نام و شأن شما نیست.
درست است که بازیگران حرفه ای نیستند اما شما چطور؟
اولین چیزی که قبل از شروع نمایش به طرز نامیمونی توی ذوق می زند، فوکوس کشیدن سی و اندی بازیگر است که اصلا خیالشان نیست تماشاگر به داخل سالن آمده! این ایراد مربی است که هنرجو اش را درست تربیت نکرده. به جز چند بازیگر معدود بقیه این هنرجویان دوست داشتنی اصلا هنوز ندانسته اند که چطور باید در نقش فرو رفت، هنوز آگاه نشده اند که کشیدن خمیازه! در زمان اجرا چقدر تأثیر منفی در چهره نمایش می گذارد. اگر قرار است کسی را با شلاق تنبیه کنید همان را با شلاق تنبیه کنید نه زمین را ! البته این کاملا طبیعی است که از ابزارهای موجود استفاده تام ببرید تا چنین مسایلی را "نمایش گونه" دور بزنید اما این راه دارد؛ حداقل نور را درست بگیرید! از سایه ها به درستی استفاده کنید. تماشاگر با دیدن سایه سراغ تحلیل اثر می رود و وقتی بفهمد سایه حاصل از نور موبایل و دسته سطل روی صحنه، اتفاقی بوده و خیلی شکیل او را سر کار گذاشته دیدش به نمایش منفی می شود.
تناسب زمان و مکان داستان اصلا رعایت نشده. دیالوگ ها
... دیدن ادامه ››
یک دست نیستند و برخی از بازیگران (شاید به اقتضای سنشان) تماما از سر رفع تکلیف به بیان می پردازند. اما این گناه تماشاگر نیست... پرفورمنس بازیگران اصلا جدی گرفته نشده، حرکات اضافه بیش از حد بازیگران خسته کننده است. گزینش برخی موسیقی ها خوب و بجا است اما تعداد دیگری هستند که به قدری در این اثر فالش می زنند که اثر آن موسیقی های خوب را هم از بین می برند. اینها یک طرف قضیه اند. طرف دیگر ماهیت خشونت داستان است که اصلا از آن استفاده نبرده اید آن هم زمانی که توی بوق کرده اید دیدن این داستان را برای آنهایی که مشکل دارند توصیه نمی کنید. صد البته که قیاسی است مع الفارق، اما خشونت افراطی آن چیزی است که تارانتینو در هشت نفرت انگیز و پالپ فیکشن اش بکار برده. این موضوع با ترس روانشناختی (Psychological horror) که دنبالش بودید در تضاد است. مضامین این دو با هم تفاوت دارند. اگر هم دنبال ترکیب دو موضوع باهم هستید با علم به کار از آن درست استفاده کنید!
در پایان پیشنهاد می کنم حداقل اجازه خروج در میان نمایش را برای تماشاگران آزاد بگذارید...