یک تجربهء نو از متن استرینبرگ و قوی تر که ایده های جذابی داره اما به علت شکل خاص این نمایشنامه که در اصل برای تک بازی و منولوگ نوشته شده؛ بکار گیری این متن با طرح و ایده هایی از این دست که شبیهه به یک اجرای دیالوگ گون بجای منولوگ است را کمی از شکل و شمایل کامل یک نمایش دور می کند و سر و ته مشخصی از اجرا بدست ما نمی دهد.
کارگردانی هنوز خام بوده و توجیه مشخصی برای نظم در بی نظمی بازیگران عقب صحنه به ما نمی دهد که مثلاً چرا آن گونه رفت و آمد می کنند و چه الزامی به این شکل حرکتی دارد.
ایدهء گفتن دیالوگ یک نفر از زبان چند نفر زیبا بود و باعث تفکر می شد ... بازی رکسانا همتی خوب و اندازه و بدور از اغراق توجه ما را جلب می کرد.
و در انتها اگر کمی دستی به سر و روی دکور می کشیدند و شکیل به نظر می نمود بسیار تاثیر گذار تر می شد.