نمیدونم چه اصراری داریم که حتما یک نمایش پیچیده و پر از ابهام و صحنه های عجیب و غریب ببینیم و اونوقت تحت تاثیر قرار بگیریم.
یا اینکه میشه خیلی راحت و با داشتن لبخندی بر گوشهی لب از یک روز تابستانی پارسا پیروزفر لذت ببریم. نمیدونم چرا متاسفانه دوستان صفت ساده رو تحت عنوان انتقاد به این نمایش نسبت میدهند و اون رو با ماتریوشکا و سنگ ها در جیب هایش مقایسه میکنند. سادگی واقعا نمیتونه نقطه ضعف باشه به نظرم و مقایسه این نمایش با ماتریوشکا و سنگ ها واقعا اشتباهه. من این نمایش رو حدود دو هفته پیش دیدم و واقعا هم با تمام وجود لذت بردم از تک تک لحظاتش. به نظرم واقعا بینقص و از همه مهم تر برای خیلی از افراد ملموس بود این نمایش. و رضا بهبودی هم که نیاز به تعریف ندارد.