نام «بیضایی» عزیز در نبودش هم هیجان میآورد؛ چنان چه بخواهی اجرایی از نمایشنامهی او را در اولین روزها ببینی، توی شلوغی و همهمهی همیشگی سنگلج. و چه خوب است که ناامید برنمیگردی. لحظه به لحظه بیشتر به وجد میآیی و بر صندلی میخکوب میشوی. گیرم که تلخ باشد مضمون نمایش، مگر این روزها کدام حقیقت شیرین است؟ درست مثل ستون تسلیت روزنامهها....
به تمامی دستاندرکاران «افرا» تبریک میگویم و امیدوارم روزی در کنار بهرام بیضایی عزیز به دیدن نمایشنامههایش بنشینیم.