متاسفم برای سینمایی که فیلم های خوبش در سکوت مطلق خبری اکران میشوند! «دلم میخواد» پس از چهار سال توقیف، در بدترین شرایط اکران شد؛ و بلایی بر سرش آمد که پیشترها بر سر فیلم دیگر استاد «یک بوس کوچولو» آمده بود. آنهم در بدترین سالن های سینمای ایران!
سینمای ایران سالهاست در کُماست و کسی به فکرش نیست؛ در چند سال اخیر پرفروش ترین فیلم های سینمای ایران هر سال رکورد هم را زدند اما این فقط بحث مالیه سینماست؛ واقعیت از این قرار است که سینمای ایران مخاطب ندارد! مخاطب به معنای فروش فیلم نیست؛ مخاطب یعنی موثر بودن در ذهن تماشاگر به گونه ای که پس از چندین سال باز یاد و خاطره اش در ذهن ها مانده باشد؛ فیلم های پرفروش این روزهای سینما فاقد چنین تاثیری هستند؛ شاید آخرین فیلم از این دست فیلم «دریاره الی» باشد که هنوز دیالوگ آن دهان به دهان مخاطب بر سر زبان هاست: «یک پایان تلخ بهتر از یک تلخیه بی پایان است»
بگذریم!
پس از سه بار ناکامی! (سینما مرکزی سانس آخر شب جمغه اش را به دلیل نداشتن تماشاگر تعطیل کرد؛ سینما سپیده فیلم را در شرایط مناسبی اکران نکرد)
... دیدن ادامه ››
فیلم «دلم میخواد» را در سالن سه سینمای جاودان تهران «عصرجدید» دیدم (سالها پیش میان دوستان به این سالن میگفتیم: اتوبوس!).
به جز چند ایراد کوچک فیلمنامه (با پوزش از دوست عزیزم امید سهرابی) فیلم یک دست و روان بود و از کارهای شاخص (در ردیف: خاک آشنا) و خاص (در ردیف: یک بوس کوچولو) استاد قرار داشت.
در سینمایی که بزرگانش، یا از دست رفته اند (علی حاتمی، عباس کیارستمی) یا از دست شده اند (بهرام بیضایی، ناصر تقوایی) هنوز استاد فرمان آرا بهتر از فیلمسازان چهار نسل بعد از خودش، بی آرایش و خلاق سخن می گوید.
دستمیزاد استاد!